responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 121

اقامه حجت شده است، و آن وجه اين است كه آيه شريفه عذاب و يا قيامتى را فرض كرده كه از جانب خدا خواهد آمد، آن گاه چنين فرض مى‌كند كه مشركين در آن عذاب معذبند و بر طبق ارتكازى كه دارند كسى را مى‌خوانند كه نجاتشان دهد، چون ارتكازى انسان اين است كه وقتى در شدائد كاردش به استخوان رسيد به كسى كه قادر بر رفع پريشانى او است روى آورده تقاضا كند.

[در شدائد و سختى‌ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است‌]

سپس در چنين فرضى از آنان مى‌پرسد اگر راست مى‌گوئيد دست به دامان چه كسى خواهيد شد؟ و درخواست خود را از چه كسى خواهيد نمود؟ آيا جز خدا كسى از بت‌هاى شما هست كه به داد شما برسد؟ و شما آن را به فريادرسى خود بخوانيد؟ حاشا كه غير خداى را به فريادرسى خود بخوانيد، چطور چنين چيزى ممكن است و حال آنكه بت‌ها را مى‌بينيد كه مانند خود شما محكوم جريان جبرى جهان هستند؟ بلكه از شدت گرفتارى، بت‌ها را كه خدا و شركاى خدا ناميده بوديد فراموش خواهيد كرد. آرى، انسان وقتى كه از چهار طرف هدف تير بلا و مصيبت واقع مى‌شود و هجوم گرفتارى او را از جايش مى‌كند غير خود هر چيزى را فراموش مى‌كند، الا اينكه در عين حال اميدى بر رفع پريشانيش دارد، و معلوم است آن كسى كه مى‌تواند پريشانى او را بر طرف سازد همانا پروردگار او است، البته خداى تعالى هم اگر چنانچه مشيتش تعلق گرفت، آن پريشانى را بر طرف مى‌سازد، و چنان هم نيست كه محكوم به استجابت دعاى او و مجبور به رفع پريشانيش باشد، بلكه قدرت او در همه احوال محفوظ است.

وقتى خداى قادر سبحان پروردگارى باشد كه انسان هر چيز را هم فراموش كند او را فراموش نخواهد كرد، و نفسش او را مجبور مى‌سازد كه در شدائد و گرفتارى‌هاى خرد كننده به سوى او توجه كند نه به سوى شركايى كه مشركين خدايشان ناميده‌اند، پس بنا بر اين، همان خداى سبحان معبود و پروردگار مردم است، نه آن شركائى كه اله ناميده شده‌اند.

روى اين حساب معناى آيه چنين مى‌شود: بگو اى محمد ا رايتكم- خبر دهيد مرا (إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ) چنين فرض مى‌كند كه مساله معاد و عذاب قيامت را انكار ندارند، و فرا رسيدن قيامت را هم طورى قطعى و روشن فرض مى‌كند كه اگر هم فرضا آنان انكارش كنند، انكارشان قابل اعتناء نيست.

(أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ) آيا براى رفع آن غير خداى را مى‌خوانيد؟ خداى تعالى در كلام خود از همين مشركين نقل كرده كه هم در دنيا و هم در آخرت از پروردگار متعال درخواست رفع عذاب كرده‌اند، آرى در مواقع گرفتارى روى آوردن به سوى خدا از فطريات بشر است.

(إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ) اگر راستگو مى‌بوديد و رعايت انصاف مى‌نموديد آيا يقينا در

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست