نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 118
بطلان اين حرف به
خوبى روشن مىشود، و خواننده خود قضاوت مىكند كه معناى آيه، با اين معنايى كه
كردهاند، فرسنگها فاصله دارد.
علاوه بر
آنچه گفته شد، ذيل آيه شريفه كه مىفرمايد:(ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ
يُحْشَرُونَ) با اين معنا مخالفت دارد، زيرا انتقال به بدنهاى ديگر، حشر به سوى
خدا نيست، از اى هم كه بگذريم اصل اين سخن بطلان و فسادش به حدى واضح است كه هيچ
حاجت به تعرض آن و بحث در صحت و فسادش نيست.
و از آن جمله
اين است كه مراد از حشر حيوانات، مرگ آنها است، نه اينكه بعد از مرگ دو باره زنده
مىشوند، و يا مراد از آن مجموع مرگ و بعث است.
اين دو معنا
نيز باطل است، اما اولى- به دليل اينكه ظاهر الى ربهم آن را نفى
مىكند، زيرا اگر اين سخن صحيح باشد معناى(إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) اين خواهد
بود كه: به سوى پروردگار خود مىميرند و اين معناى غلطى است.
و اما دومى-
براى اينكه هيچ دليلى بر التزام به آن نيست، و هيچ عنايت و جهتى ايجاب نمىكند كه
مرگ را ضميمه بعث بگيريم. در آيه هم چيزى كه مستوجب آن باشد نيست.
[بيان
آيات]
(وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ ...) مقصود از
اين جمله، بيان اين جهت است كه تكذيب كنندگان آيات خداوند، از نعمت شنوايى و
گويايى و بينايى محرومند و محروميتشان بدان علت است كه در ظلماتى قرار دارند كه
در آن ظلمات، چشم كار نمىكند. پس تكذيب كنندگان آيات خدا به خاطر كر بودنشان،
قادر به شنيدن كلام حق نيستند، تا چه رسد به اينكه آن را بپذيرند، و به خاطر لال
بودنشان، نمىتوانند به گفتن حق، لب گشوده به توحيد و رسالت انبيا، شهادت دهند، و
به خاطر ظلمتى كه به آنان احاطه كرده نمىتوانند طريق حق را از راه باطل تشخيص
داده، آن را اختيار نمايند.
(مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ ...)- اين جمله دلالت بر اين دارد كه اين
كرى و لالى و در ظلمت بودن، عذابى است كه به كيفر تكذيب آيات خدا دچار آن شدهاند،
و دلالتش از اين راه است كه خداى سبحان اضلال چنين كسى را كه به خود نسبت داده،
كيفر عمل قرار داده، نظير آيه(وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا
الْفاسِقِينَ)[1] پس تكذيب
آيات خدا مسبب از كر و لال و تاريك بودنشان
[1] و با آن گمراه نمىكند مگر بدكاران را. سوره بقره آيه 26
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 118