نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 644
يك مساله بى اهميت و حقيرى امر كند و دنبالش در
تاكيد و اصرار بر آن امر مبالغه نمايد، شنونده احساس مىكند كه اين امر بى اهميت
اين همه تاكيد نمىخواهد، پس حتما كاسهاى زير نيم كاسه هست و همچنين اگر فردى از
مامورين را مخاطب قرار دهد كه شان آن مخاطب اين نباشد كه مخاطب به مثل چنين خطابى
شود، مثلا يك عالم ربانى و صاحب قدم صدق در زهد و عبادت را از ارتكاب رسواترين
فجور آن هم در انظار هزاران بيننده نهى كند، هر شنوندهاى مىفهمد كه قضيه خالى از
مطلب نيست و حتما مطلب مهمى و مهلكه عظيمى در شرف تكوين است كه اين گوينده حكيم
اينطور سخن مىگويد.
خطابهاى
قرآنى كه چنين لحنى را دارد، دنبال آن خطاب حوادثى را ذكر مىكند كه آنچه از لحن
كلام فهميده مىشد را تاييد و تصديق كند و بلكه بر آن دلالت نمايد هر چند كه
شنوندگان (چه بسا) در اولين لحظهاى كه خطاب را مىشنوند يعنى در همان روز نزول
متوجه اشارات و دلالات آن خطاب نشوند.
مثلا قرآن
كريم امر كرده به مودت قرباى رسول خدا 6 و در آن مبالغه كرده، حتى آن را پاداش و
اجر رسالت و راه به سوى خداى سبحان شمرده، چيزى نمىگذرد كه مىبينيم امت اسلام در
اهل بيت آن جناب فجايعى و مظالمى را روا مىدارند كه اگر رسول خدا 6 دستور اكيد
به آنان داده بود به اينكه قرباى مرا به سختترين وجهى از بين ببريد، بيشتر از
آنچه كرد، نمىكرد.
و نيز
مىبينيم كه قرآن كريم از اختلاف نهى نموده و سپس در آن مبالغهاى كرده كه بيش از
آن تصور ندارد، بعد مىبينيم كه امت اسلام آن چنان متفرق و دستخوش انشعاب و اختلاف
مىشود كه حتى از انشعاب واقع در يهود و نصارا گذرانيد يعنى به هفتاد و سه فرقه
منشعب گشت، تازه اين اختلافها اختلاف در مذهب و معارف علمى دين است، اما اختلافى
كه در سنتهاى اجتماعى و تاسيس حكومتها و غير اين مسائل بپا كردند قابل تحديد و
حصر نيست.
و نيز قرآن
كريم از حكم كردن به غير ما انزل اللَّه نهى كرده و از القاى اختلاف بين طبقات و
از طغيان و از پيروى هواى نفس و امورى غير از اينها نهى نموده و در آنها تشديد
كرده، بعدا مىبينيم كه در اثر ارتكاب اين امور چه حوادثى واقع مىشود.
مساله نهى از
ولايت كفار و دوستى با يهود و نصارا از همين قسم دستورات است، از نواهى مؤكدهاى
است كه در قرآن كريم آمده بلكه بعيد نيست كه كسى ادعا كند تشديدى كه در نهى از
ولايت كفار و اهل كتاب شده آن قدر شديد است كه هيچ تشديد در ساير نواهى فرعى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 644