نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 643
و اين خود صريح در اين است كه قومى كه مىآيند
جماعتى از مؤمنين غير جماعت موجود در روزهاى نزولند، و غير رزمندگان با مرتدين بعد
از وفات رسول خدا 6 هستند، براى اينكه رزمندگان با مرتدين همان مسلمانان موجود
در روز نزول آيه بودند، چون جنگ با مرتدين، فاصلهاى با وفات رسول خدا 6 نداشت
پس آنها نيز مانند موجودين در روز نزول آيه مخاطب به خطاب(يا أَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنُوا ...) بودند، پس در جمله:
(فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ ...) معقول نيست كه خود
آنان مقصود باشند.
و جان كلام
اينكه آيه مورد بحث همان را مىگويد كه آيه شريفه زير متضمن آن است توجه فرمائيد:(وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا
أَمْثالَكُمْ)[1].
و در تفسير
نعمانى به سند خود از سليمان بن هارون عجلى روايت كرده كه گفت: من از امام صادق
(ع) شنيدم كه مىفرمود: صاحب اين امر، هم خودش محفوظ است و هم اين امر برايش محفوظ
مىماند، اگر تمامى مردم از بين بروند خداى تعالى اصحاب او را خواهد آورد و آنان
هم كسانى هستند كه خداى تعالى در باره آنان فرموده:(فَسَوْفَ
يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى
الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ).[2]
مؤلف: اين معنا را عياشى[3] و قمى[4] در تفسير خود روايت كردهاند.
گفتار و
بحثى آميخته از قرآن و حديث [ (در باره اهميت مساله نهى از تولى كفار در خطاب
الهى، و مضامين بلندى كه در وصف قومى كه در آيه آمده است وجود دارد)]
از بحثهايى
كه مكرر تا كنون شده اين اشاره گذشت كه خطابهاى قرآنى كه قرآن كريم به امر آن
اهتمام دارد و در تاكيد و تشديد آن مبالغه دارد لحن سخن در آنها خالى از دلالت بر
اين معنا نيست كه عوامل و اسباب موجود، همه دست به دست هم دادهاند كه آينده
مسلمين را به تباهى و سقوط و درك هلاكت و ابتلاء به خشم الهى بكشانند، مانند تاكيد
و مبالغهاى كه از آيات ربا و آيات مودت ذى القربى و غير آنها به چشم مىخورد.
و اصولا طبع
خطاب اين دلالت را دارد، براى اينكه اگر متكلم حكيم مامورين خود را به
[1] و اگر از پذيرفتن دعوت اسلام اعراض كنيد خداى تعالى شما را
با قومى ديگر عوض مىكند كه بيايند و مثل شما نباشند. سوره محمد، آيه
38 .