responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 475

است، و بطورى كه گفته‌اند: اولين شهر آن سرزمين اريحا بوده و استعمال كلمه باب در شهر مرزى شايع است، ممكن هم هست مراد از باب دروازه شهر باشد.

(فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غالِبُونَ) اين جمله وعده‌اى است كه آن دو نفر به بنى اسرائيل داده و گفتند آن گاه كه داخل شويد پيروز خواهيد شد و بر دشمن ظفر خواهيد يافت، و اگر دو نفر نامبرده اينطور قاطع وعده داده‌اند به خاطر ايمانى بوده كه به موسى (ع) داشتند، همين كه از موسى شنيدند كه خدا مقدر كرده سرزمين مقدس از آن بنى اسرائيل باشد يقين پيدا كردند كه چنين خواهد شد، ممكن هم هست خود آن دو نفر كه در سابق گفتيم از اولياى خدا بودند به نور ولايت اين معنا را دريافته باشند، بزرگان از مفسرين شيعه و سنى نيز گفته‌اند كه اين دو مرد عبارت بودند از يوشع بن نون و كالب بن يوفنا، دو تن از دوازده نقيب بنى اسرائيل‌[1].

دو تن نامبرده بعد از آن وعده بنى اسرائيل را دعوت كردند به توكل نمودن بر پروردگارشان، و گفتند:(وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ)، چون ايمان داشته‌اند به اينكه خداى تعالى كفايت و كفالت مى‌كند هر كسى را كه به وى توكل كند، و اين جمله خود تشويقى است مايه دلگرمى بنى اسرائيل، تا بخود جرأت داده دعوت آن دو را بپذيرند.

[پاسخ جسارت آميز بنى اسرائيل به موسى (ع) كه به آنان دستور داده بود وارد ارض مقدس شوند]

(قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها) اينكه در اين آيه شريفه- البته به حكايت قرآن كريم- عبارت هرگز داخل آن نمى‌شويم را تكرار كرده‌اند براى اين بوده كه موسى (ع) را براى هميشه مايوس سازند، تا در نتيجه موسى ديگر نسبت به دعوتش اصرار نورزد، و دعوت خود را تكرار نكند.

و در اين گفتار بنى اسرائيل وجوهى از اهانت و عتاب و زورگويى نسبت به مقام موسى (ع) و نسبت به تذكرى كه آن جناب در باره امر خداى تعالى داد، ديده مى‌شود و اين عبارت نظامى عجيب دارد:

اولا: با اينكه على القاعده بايد روى سخن خود به آن دو نفر كنند كه گفته بودند: اى مردم دعوت موسى (ع) را بپذيريد و داخل در اين سرزمين بشويد ، بنى اسرائيل چنين نكردند بلكه خطاب را متوجه موسى ساختند سپس در اين نوبت به اختصار برگزار نموده طول و تفصيل سابق را ندادند و اين قسم سخن گفتن را ايجاز بعد از اطناب مى‌گويند، يعنى مختصر گويى بعد از تفصيل گويى و از نظر ادبيات جاى ايجاز بعد از اطناب مقام تخاصم و بگو مگو


[1] در المنثور ج 2 ص 270 و التبيان ج 3 ص 485 و مجمع البيان ج 3 و 4 ص 180.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 475
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست