نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 358
دو ركعت و در نماز مغرب يك ركعت اضافه كرد، و
روايات صحيحهاى اين معنا را ثابت كرده است.
و اما اينكه
آيه مورد بحث را تشبيه كرده به آيه:(وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ
إِلى أَمْوالِكُمْ) اين تشبيه درست نيست، زيرا در اين آيه نيز
كلمه الى به معناى كلمه مع نيامده، بلكه فعل(لا تَأْكُلُوا) متضمن معناى لا تضموا ضميمه مكنيد يا مثل آن
است، مىخواهد بفرمايد مال مردم را ضميمه مال خود نكنيد.
از آنچه گذشت
روشن گرديد كه جمله(إِلَى الْمَرافِقِ) قيد است براى
كلمه ايديكم ، در نتيجه حكم وجوب شستن به اطلاق خود باقى است و مقيد به
آن غايت نيست (واضحتر بگويم يك مرتبه موضوع حكم را عبارت مىدانيم از
دست به تنهايى: و مىگوئيم آن را تا مرفق بشوى كه در اينجا حكم شستن مقيد به
قيد تا مرفق است، و بار ديگر موضوع حكم را عبارت مىدانيم از دست تا
مرفق و سپس مىگوئيم اين را بشوى، كه در اين صورت حكم ما مطلق است، موضوع
حكم مقيد است اگر تعبير اول را بياوريم، معنايش اين مىشود كه شستن دست را از سر
انگشتان شروع كن تا برسى به مرفق، و اگر تعبير دوم را بياوريم معنايش اين است
كه اين عضو محدود و معين شده را بشوى ، حال چه اينكه از بالا به پائين
بشويى يا از پائين ببالا، مؤلف فرموده جمله:(إِلَى
الْمَرافِقِ) قيد موضوع است نه قيد حكم) علاوه بر اينكه هر انسانى كه بخواهد دست
خود را بشويد- چه در حال وضو و چه در غير حال وضو- بطور طبيعى مىشويد، و شستن
طبيعى همين است كه از بالا به پائين بشويد، و از پائين به بالا شستن هر چند ممكن
است، ليكن طبيعى و معمولى نيست، و روايات وارده از ائمه اهل بيت (ع) هم به همان
طريقه طبيعى فتوا مىدهد نه به طريقه دوم.
با اين بيان
پاسخ از سخنى كه ممكن است گفته شود داده شد، و آن اين است كه كسى بگويد: مقيد شدن
جمله دستها را بشوئيد به جمله تا مرفق دلالت دارد بر
اينكه واجب است شستن از ناحيه انگشتان شروع شده، در ناحيه مرفق تمام شود، و آن
پاسخ اين است كه همه حرفها در اين بود كه آيا قيد(إِلَى
الْمَرافِقِ) قيد جمله: فاغسلوا است، و يا قيد موضوع حكم، يعنى
كلمه ايدى است، و ما گفتيم كه قيد كلمه ايدى است و در اين
صورت دستها بايد تا مرفق شسته شود، نه اينكه شستن تا مرفق باشد، و دستها تا مرفق
را دو جور مىتوان شست يكى از مرفق به پائين و ديگرى از انگشتان ببالا، پس بايد
بگوئيم لفظ(إِلَى الْمَرافِقِ) لفظ مشتركى است كه
بايد قرينهاى از خارج يكى از دو قسم شستن را معين كند، و معنا ندارد بگوئيم قيد(إِلَى الْمَرافِقِ) قيد هر دو قسم است.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 358