نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 334
حاكم بر مسلمين گشته و بر خلق و خوى اسلامى مسلط
گردد، و آن را تحت الشعاع خود كند، و فساد آنان بر صلاح اسلام چيره گردد، كه اين
خود بلاى بزرگى است، كه مسلمانان را به قهقرا بر مىگرداند، در نتيجه حكمى را كه
خدا در تشريعش بر مسلمانان منت نهاده بود را فتنه و محنت و مهلكه مسلمين كرده،
تخفيف الهى را به صورت عذاب در آورد.
به همين جهت
خداى تعالى بعد از بيان حليت طعام اهل كتاب و زنان پاكدامن ايشان، مسلمانان را از
بى بند و بارى در تنعم به اين نعمت، حلال بودن طعام و زنان اهل كتاب بر حذر داشته،
تا بى بند و باريشان كارشان را به كفر ايمان و ترك اركان دين و اعراض از حق
نكشاند، زيرا اگر چنين كنند باعث مىشوند كه اعمالشان حبط شود، و در آخرت نتيجهاى
از تلاش زندگى خود نبينند.
[اقوال و
احتمالات نادرستى كه در معناى آيه(الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ
الطَّيِّباتُ ...) گفته شده است]
خواننده عزيز
توجه داشته باشد كه مفسرين در اين آيه يعنى آيه:(الْيَوْمَ
أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ ...) مو شكافى و بررسى بسيار كردهاند كه
همين خوض و دقت زياد آنها را از راه صحيح برگردانيده، در نتيجه به تفاسير عجيب و
غريبى دست زدهاند، تفاسيرى كه به هيچ وجه با ظاهر آيه نمىسازد، و بلكه سياق آيه
با آن منافات دارد، مثل گفتار بعضى از آنان كه گفتهاند: منظور از طيبات خصوص طعام
طيب است، مانند بحيره و سائبه و وصيله و حامى[1]
(معانى اين چهار كلمه در تفسير آيه 103 همين سوره مىآيد) و بعضى ديگرشان كه
گفتهاند:
منظور از
حليت طعام اهل كتاب، حليت به مقتضاى اصل اولى است، و آن طعامهايى است كه خداى تعالى
هرگز و بر هيچ قومى تحريم نكرده، و گوشت حيوانات هم از همان طعامهاى حلال است، هر
چند كه يهود و نصارا طبق مراسم اسلامى حيوان را ذبح نكرده باشند، بلكه به مراسم
خود ذبح كرده باشند،[2] و بعضى
ديگرشان كه گفتهاند: مراد از طعام اهل كتاب خود طعام نيست بلكه با
آنان غذا خوردن است[3]. و گفتار
بعضى ديگرشان كه گفتهاند: مراد از محصنات از مؤمنات و محصنات از اهل كتاب بيان
حليت به حسب اصل است، يعنى اينها به حسب اصل شرع تحريم نشده و اما حلال بودنش آيه:(وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ)[4] براى دلالت
بر حلال بودنش كافى است،[5] و گفتار
بعضى ديگرشان كه گفتهاند: مراد از جمله: