نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 480
يهود و نصارا به اينكه خدا فرزند دارد از نظر
تاريخ قديمتر از ايامى است كه با عرب جاهليت تماس پيدا نموده، با آنها اختلاط
پيدا كنند، مخصوصا اعتقاد يهود كه معلوم است قديمتر از اعتقاد نصارا است با اينكه
ظاهر جمله: من قبل اين است كه يهود و نصارا عقائد خرافى خود را از
كفارى گرفتند كه قبل از آمدن اين دو كشيش مىزيستهاند، علاوه بر اينكه بتپرستى
عرب جاهليت مذهبى بود كه از ديگران به ايشان منتقل شده بود و خود مبتكر آن نبودند.
مىگويند:
اولين كسى كه بت را بر بام كعبه نصب كرد و مردم را به پرستش (و يا حد اقل تعظيم) آن
دعوت كرد، عمرو بن لحى بود كه معاصر با شاپور ذو الاكتاف بوده، در آن ايام بزرگ
قوم خود در مكه بوده و با قدرتى كه داشته، پردهدارى كعبه را به خود اختصاص داده
بود، سپس سفرى به شهر بلقاء كه در اراضى شام واقع شده بود رفت، در آنجا به مردمى
برخورد كه بتهايى داشتند و آنها را مىپرستيدند، از ايشان وجه اين عملشان را
پرسيد، گفتند: اين بتها ارباب ما هستند كه ما آنها را به شكل هيكلهاى علوى
(آسمانى) و اشخاصى (نيرومند) از بشر ساختهايم و با پرستش آنها از آن هيكلها يارى
مىگيريم و باران طلب مىكنيم و آنها براى ما باران مىفرستند، عمرو بن لحى از
ايشان خواست يكى از بتهايشان را به وى بدهند، ايشان هبل را به او دادند، عمرو هبل
را با خود به مكه آورد و بر بام كعبه نصب نموده، مردم را به پرستش آن دعوت نمود،
البته بت اساف و نائله به صورت يك زن و شوهر نيز با او بود، مردم را دعوت كرد كه
آن دو بت را هم بپرستند و با پرستش آنها به سوى خدا تقرب بجويند.[1]
و از عجائب امر اين است كه قرآن اسامى چند بت را ذكر كرده كه مربوط به اعراب زمان
نوح بودهاند و قرآن شكوه نوح از بتپرستى قومش را اينطور نقل فرموده:(وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا
يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً)[2].
علاوه بر
اينكه مذهب و ثنيت كه در روم و يونان و مصر و سوريه و هند بود، به نقاط يهودنشين و
نصرانىنشين يعنى فلسطين و حوالى آن نزديكتر و انتقال عقائد و احكام دينى آنان به
ميان اهل كتاب آسانتر و اسباب اين انتقال فراهمتر بود.
پس
نمىتوانيم بگوئيم منظور از كفارى كه عقائد كفرآميز اهل كتاب از قبيل فرزندى عيسى
براى خدا و امثال آن از كفار گرفته شده چون شبيه به عقائد ايشان است عرب جاهليت
است بلكه منظور وثنيت قديم هند و چين و وثنيت غرب يعنى روم و يونان و شمال آفريقا
است،
[2] خدايا اين مردم به يكديگر سفارش كردند كه زنهار خدايان خود
را رها مكنيد و دست از خداى ود و خداى سواع و يغوث و يعوق و نسر برنداريد.
سوره نوح، آيه 23 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 480