نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 477
خون بها مبدل مىكنيم- و خواننده محترم مىتواند
براى اطلاع بيشتر به بحثى كه ما در تفسير آيه شريفه:(مالِكِ
يَوْمِ الدِّينِ)[1] و بحثى كه
در ذيل آيه:(قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ ...)[2] داشتيم مراجعه
نمايد.
ذات مقدس
خداى سبحان نيز- علاوه بر محال بودن عقلى فديه، كه بيانش گذشت- به خصوص اين مساله
اشاره كرده و آن را نفى نموده است آنجا كه فرمود:(فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا
مَأْواكُمُ النَّارُ)[3]، در سابق هم
گذشت كه كلام عيسى هم كه قرآن كريم آن را حكايت نموده، از اين قبيل است و آن كلام
اين است:( وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ
قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ؟ قالَ
سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍ) ...(ما
قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ، أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ
رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ، فَلَمَّا
تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ
شَيْءٍ شَهِيدٌ، إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ
لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ )[4]، براى اينكه
جمله:(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ...) به اين معنا
است كه عرض كرده باشد: پروردگارا من ما دام كه در بين بندگان تو بودم، وظيفهاى
نداشتم جز آنچه كه تو برايم معين كردى و آن عبارت بود از: تبليغ رسالت و
شهادت بر اعمال ، و اما هلاك شدن و نجات يافتن، عذاب شدن يا آمرزيده شدنشان
به عهده تو است، هيچ ارتباطى با من ندارد و من هيچ مسئوليتى هم نسبت به آن ندارم و
تو در اين باره اختياراتى به من ندادهاى تا با استفاده از آن مردم را از عذاب تو
خارجشان كنم و مثلا نگذارم تو بر آنان مسلط شوى و اين بيان كاملا دلالت مىكند بر
نبودن مسالهاى به نام فداء، چون اگر چنين چيزى وجود مىداشت نبايد در آيه شريفه
خود را از اعمال مردم تبرئه كند و عذاب و مغفرت هر دو را به خداى سبحان ارجاع
داده، مساله را بطور كلى بىارتباط به خود بداند.
و در معناى
اين آيات آيه شريفه زير است كه مىفرمايد:(وَ اتَّقُوا يَوْماً لا
تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا
يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ)[5].