responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 459

انجيل‌ها نيز از حكايت اينكه عيسى چگونه مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كرد، پر هستند، گو اينكه در انجيل‌ها عبارتى به جامعيت‌(اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ) نيست، ليكن همين معنا را با عباراتى ديگر مى‌رساند و اعتراف دارد بر اينكه خداى تعالى رب مردم است و در هيچ جاى انجيل حتى براى يك بار هم ديده نشده كه عيسى صريحا مردم را به عبادت خود بخواند، و اگر در آن آمده: من و پدرم واحديم [1] به فرضى كه امثال اين جملات براستى كلام انجيل باشد، بايد حمل كرد بر اينكه خواسته است بفرمايد: اطاعت من و اطاعت اللَّه يكى است، هم چنان كه قرآن هم همين معنا را آورده، مى‌فرمايد:(مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ، فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ)[2].

5- مسيح يكى از شفيعان نزد خدا است، نه خونبهاى گنهكاران‌

[تقرير و توضيح اعتقاد مسيحيان به تفديه عيسى 7‌]

نصارا معتقدند كه مسيح با خون پر بهاى خود جرائم ايشان را عوض داده و به همين جهت لقب فادى به آن جناب داده، گفته‌اند: بعد از آنكه آدم نافرمانى خدا كرد و از شجره ممنوعه در بهشت خورد، خطاكار شد و اين خطاكارى او به ارث در همه فرزندانش بماند، در نتيجه ذريه او ما دام كه توالد و تناسل كنند، خطاكار مى‌زايند و جزاى خطيئه هم عقاب در آخرت و هلاك ابدى است كه خلاصى و فرار از آن ممكن نيست با اينكه خداى تعالى رحيم و عادل است.

و لذا اشكالى لا ينحل در اينجا پيدا شد و آن اين است كه اگر آدم و ذريه او را به جرم خطاهايش عقاب كند، با رحمتش منافات دارد، چون همين رحمتش او را واداشت كه ايشان را خلق كند و اگر ايشان را بيامرزد با عدالتش منافات دارد (چون در اين صورت خوب و بد را به يك چوب رانده) و عدالت اقتضاى آن ندارد، بلكه اقتضا مى‌كند بين آن دو را فرق بگذارد، مجرم خطاكار را به جرم و خطايش عقاب، و نيكوكار مطيع را به پاداش نيكى‌ها و اطاعتش ثواب دهد، البته اين نظريه بيشتر كشيش‌ها است و گرنه بعضى‌ها چون كشيش (مار اسحاق) هستند كه تخلف در مجازات مجرم و خطاكار را جائز مى‌دانند و به عبارت ديگر مى‌گويند خلف وعده جائز نيست، ولى خلف وعيد و تهديد جائز است.

اين اشكال از اول خلقت تا زمان عيسى ع لا ينحل مانده بود، تا آنكه خداوند آن را به بركت مسيح حل كرد، به اين نحو كه مسيح كه فرزند خدا و خود خدا بود، در رحم يكى از ذريه‌هاى آدم يعنى مريم بتول حلول كرد و از او متولد شد، همانطور كه يك انسان از


[1] يوحنا، اصحاح دهم.

[2] هر كس رسول را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است. سوره نساء آيه 80 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست