نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 423
قبل از آن اتفاق افتاده باشد و اين بعيد است كه
رسول خدا 6 به حكمرانان روم و قبط و فارس با فاصله دورى كه از مدينه داشتند نامه
نوشته باشند و به نصاراى نجران با اينكه نزديك مدينه بودند ننوشته باشند. در اين
روايت نكته ديگرى هم هست و آن اين است كه در آن آمده، اولين چيزى كه در نامه نوشته
شد، جمله: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) بود و از آن
بر مىآيد كه رسول خدا ص طريقه نامهنگارى را از بيان خداى تعالى در حكايت
نامهنگارى سليمان آموخته است و اينجا است اشكالى كه در بعضى از روايات مربوطه به
داستان نجرانيان كه چند صفحه قبل نقل كرديم وارد مىشد روشن مىشود، چون در آن
روايات بنا به نقل دلائل بيهقى آمده بود:
رسول خدا ص
قبل از نزول سوره طس سليمان نمل نامهاى به اين مضمون به اهل نجران
نوشت:
بسم
اللَّه اله ابراهيم و اسحاق از ناحيه محمد رسول اللَّه به سوى اسقف نجران، اگر
اسلام بياوريد من در حضورتان، خدا- معبود ابراهيم و اسحاق و يعقوب- را حمد
مىگويم، اما بعد، پس بدانيد كه من شما را از پرستش بندگان به سوى پرستش اللَّه، و
از ولايت بندگان به سوى ولايت اللَّه مىخوانم، پس اگر نپذيريد به دادن جزيهتان
مىخوانم و اگر اين را هم نپذيريد اعلام جنگ به شما مىدهم و السلام تا آخر
حديث .[1] اشكالش
اين است كه سوره نمل از سورههاى مكى است و مضامين آياتش نزديك به تصريح است در
اينكه قبل از هجرت نازل شده پس چگونه ممكن است داستان نجران قبل از سوره نمل اتفاق
افتاده باشد، علاوه بر اينكه نامهاى را كه بيهقى نقل كرده، مطالب ديگرى از قبيل
جزيه و اعلام جنگ و امثال آن دارد كه به هيچ وجه قابل توجيه نيست، (چون قبل از
هجرت اسلام آن چنان به قدرت نرسيده بود كه از اقوام جزيه بگيرد و يا اعلام جنگ
كند) و در عين حال خدا داناتر است.
و در تفسير
الدر المنثور است كه طبرانى از ابن عباس روايت آورده كه گفت: نامه رسول خدا ص به
همه اقوام كافر اين بود:(تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ
بَيْنَكُمْ ...)[2].
و نيز در
تفسير الدر المنثور ذيل آيه:(يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ
تُحَاجُّونَ ...) آمده كه ابن