نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 112
پيشگفتهاى از قرآن محقق مىشود، هم چنان كه خداى
تعالى در اين مورد فرموده:(وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا
اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ) و آن مائيم كه
تاويل قرآن را مىدانيم .
مؤلف: اين
روايتى كه در ضمن حديث بالا از تفسير عياشى از فضيل بن يسار نقل كرديم، همان مطلبى
را افاده مىكند كه اهل سنت از رسول خدا 6 با عباراتى مختلف نقل كردهاند و دو
تا از آن عبارات را تفسير صافى[1] نقل كرده
است.
يكى اينكه
رسول خدا 6 فرمود: قرآن ظاهر و باطنى و حدى و مطلعى دارد ، و در جمله
دوم فرمود: قرآن ظاهر و باطنى دارد، باطنش هم باطنى دارد تا هفت باطن .
و اينكه
فرمود: بعضى از آن معانى رخ داده و بعضى بعدا رخ مىدهد ظهور در اين
دارد كه ضمير در آن به قرآن برگردد، از اين جهت كه مشتمل بر تنزيل و تاويل است.
[انواع
انطباق كليات قرآن بر مصاديق]
و بنا بر اين
جمله و قرآن با گردش خورشيد و ماه جريان دارد نيز شامل تنزيل و تاويل
هر دو مىشود، و در مورد تنزيل با مساله جرى (كه در لسان اخبار
اصطلاحى است براى تطبيق كليات قرآن با مصاديقى كه پيش مىآيد) منطبق مىشود نظير
انطباقى كه آيه شريفه:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ
الصَّادِقِينَ)[2] بر همه
طوائف مؤمنين دارد، چه مؤمنين در عصر نزول آيه، و چه آنها كه در اعصار بعد
مىآيند، كه اين خود نوعى از انطباق است و نوع ديگرش كه دقيقتر از آنست، انطباق
آيات جهاد بر جهاد نفس، و انطباق آيات منافقين بر فاسقان از مؤمنين است.
و نوع سوم
آن، كه باز از نوع دوم دقيقتر است انطباق آيات منافقين و آيات مربوط به
گنهكاران، بر اهل مراقبت و اهل ذكر و حضور قلب است، كه اگر احيانا در مراقبت و
ذكر و حضورشان كوتاهى و يا سهلانگارى كنند در حقيقت نوعى نفاق و گناه مرتكب
شدهاند.
و نوع چهارم
كه از همه انواع انطباق دقيقتر است، انطباق همان آيات منافقين و مذنبين است بر
اهل مراقبت و ذكر و حضور، در قصور ذاتيشان از اداى حق ربوبيت.
در اينجا دو
نكته روشن شد يكى اينكه معانى قرآن كريم داراى مراتبى است كه بر حسب اختلاف مراتب
و مقامات صاحبان آن معانىاش مختلف مىشود، و لذا مىبينيم دانشمندان اهل بحث، از
مقامات اهل ايمان و ولايت. و از معانى اين عناوين مراتبى ذكر