نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 111
خود باز كند، و نكتهسنجى را به نهايت رساند نجات
دهنده هر كسى است كه عملى نكوهيده داشته باشد و رهايى بخش هر كسى است كه هيچ راه
نجاتى ندارد. آرى تفكر، حيات قلب هر شخص آگاه و انديشمندى است مانند نورى كه در
تاريكى راهگشاى انسان است پس بر شما باد به اخلاص داشتن و كم كردن توقع و انتظار.
مؤلف: اين
روايت را عياشى هم در تفسير خود آورده، البته نه تا آخر، بلكه تا جمله:
و نيز در
كافى[2] و تفسير
عياشى[3] از امام
صادق (ع) روايت آمده كه از رسول خدا 6 نقل كردهاند كه فرمود: قرآن، هدايتى است
از تاريكى و ضلالت و روشنگر وادى جهالت و جبران كننده لغزشها، و از بين برنده
تاريكىها و سدى است در برابر هلاكتها و آگاهى دهندهاى از كجروىها و بيان كننده
فتنهها. و رساننده انسانها از دنيا (در مسيرى مستقيم) به سوى آخرت.
و در قرآن
كمال دين شما است، و احدى نيست كه از قرآن رو برگرداند، مگر اينكه به سوى آتش
برگردانيده شود.
مؤلف: روايات
در اين مضامين از رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت آن جناب (ع) بسيار زياد است.
و در تفسير
عياشى[4] از فضيل
بن يسار روايت شده كه گفت: من از حضرت ابى جعفر (ع) از معناى اين روايت سؤال كردم،
فرمود: هيچ آيهاى در قرآن نيست مگر آنكه ظاهرى و باطنى دارد، و هيچ حرفى
نيست مگر آنكه حد و مرزى دارد، و براى هر حدى سرآغاز و مطلعى است .
پرسيدم:
منظور رسول خدا 6 از ظاهر و باطن قرآن چيست؟ فرمود:
منظور
از ظاهر قرآن الفاظ نازل شده آنست، و منظور از باطن قرآن معانى الفاظ است، كه در
مورد خبرهاى قرآن بعضى از آن معانى رخ داده، و بعضى بعدا رخ مىدهد، و قرآن با
گردش و جريان خورشيد و ماه جريان دارد، در هر چرخى كه آنها مىزنند، و حوادثى
مىآورند،