نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 34
پس، از آنچه
گذشت روشن گرديد كه جمله(إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ) تا آخر سه آيه، كلمه كلا را تعليل
مىكند، و حاصل مضمون اين سه آيه اين است كه: نه، حاشا، براى اينكه اينها خودشان
مىدانند كه از نطفه خلق شدهاند و خلقت از نطفه خلقتى است جارى، و رب و مدبر اين
حوادث جاريه كه يكى از آنها همين خلقت انسانها نسلا بعد نسل است، خداست، و خدا
قادر است كه اينان را از بين برده اشخاصى بهتر از آنان را به جايشان قرار دهد،
اشخاصى كه اعتناى به امر دين دارند و لياقت دارند كه داخل بهشت شوند، و اين طايفه
نمىتوانند خدا را از خلقت اشخاص بهتر و داخل بهشت كردن آنان جلوگير شوند، البته
اگر آنان را داخل بهشت كند به خاطر كمال ايمان ايشان است، نه اينكه محكوم و مجبور
به اينكار شده باشد، پس اين تقدير الهى كه بهشت مخصوص صالحان از اهل ايمان است،
هرگز نقض نمىشود.
(فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي
يُوعَدُونَ) در اين آيه رسول گرامى خود را دستور مىدهد آنان را در آنچه هستند
رها كند و اصرار نورزد به اينكه با استدلال آنان را به راه آورد و با موعظه و
اندرز آنان، خود را به تعب اندازد.
و
اينكه وضع آنان را خوض و لعب ناميده، دلالت دارد بر اينكه طايفه مورد بحث از اصرار
و لجبازى كه دارند خير نمىبينند، و اين اصرارشان نظير بازى است كه جز در عالم
خيال هيچ سود حقيقى در آن نيست، پس بايد رها شوند، تا آن روزى را كه وعده داده
شدهاند ديدار كنند، و آن روز قيامت است.
و
اينكه كلمه يوم را اضافه كرد به ضميرى كه به آنان بر مىگردد، و
فرمود روزشان ، اشاره دارد به اينكه آن روز به نوعى اختصاص به ايشان
دارد، و آن عبارت است از اختصاص به عذاب.
(يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلى نُصُبٍ
يُوفِضُونَ) اين آيه روز مذكور را كه وعدهاش را به آنان دادهاند، يعنى روز
قيامت را بيان مىكند.
كلمه
اجداث جمع جدث است كه به معناى قبر است، و كلمه
سراع جمع سريع است، و كلمه نصب آن چيزى را گويند كه
به منظور علامت در سر راهها نصب مىكنند تا رهنورد به وسيله آن، راه را گم نكند.
ولى بعضى[1] از مفسرين
اين كلمه را به معناى