نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 35
صنم (بت) كه
به منظور عبادت نصب مىشود گرفتهاند. ليكن اين معنا از كلام خدا به دور است، كه
مردگان زنده شده از قبر را به كسانى تشبيه كند كه به سوى بت مىدوند. چون
مصدر ايفاض كه فعل يوفضون از آن مشتق است به معناى سرعت
گرفتن است.
(خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا
يُوعَدُونَ) كلمه خشوع به معناى تاثر خاصى است در قلب كه به دنبال مشاهده عظمت و
كبريا در قلب پيدا مىشود، نظير اين كلمه در اعضاى بدن كلمه خضوع است، و اگر خشوع
را به ديدگان نسبت داده، با اينكه گفتيم حالت قلبى است، بدين جهت است كه آثار خشوع
قلبى در چشم ظاهر مىشود، و كلمه رهق به معناى پوشاندن و فراگرفتن
چيزى است به قهر و غلبه. و معناى اين آيه و آيه قبلش اين است كه: روز قيامت از
قبرها در مىآيند، در حالى كه سرگردان مىدوند، گويا به سوى علامتى مىدوند تا راه
را پيدا كنند، در حالى كه اثر خشوع قلبى در ديدگانشان هويدا باشد، آرى آن روزى كه
در دنيا وعده داده مىشدند، همين روز است.
(ذلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ) -
كلمه ذلك اشاره است به اوصافى كه قبلا براى قيامت ذكر كرده بود، يعنى
بيرون شدن از قبر و سرگردان دويدن و هويدا شدن آثار خشوع قلبى در ديدگان.
بحث
روايتى [ (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]
در
الدر المنثور است كه عبد بن حميد، از عبادة بن انس روايت كرده كه گفت:
رسول
خدا 6 داخل مسجد شد و فرمود: چرا مىبينم حلقه حلقه جمع شدهايد، مانند
حلقههايى كه در جاهليت تشكيل مىداديد، كه مردى پشت سر برادر خود نشسته است[1].
اين
روايت را از ابن مردويه از ابو هريره نيز نقل كرده، ولى عبارت روايت دوم چنين است:
رسول خدا 6 خارج شد، در حالى كه اصحابش حلقه حلقه نشسته بودند، فرمود: چرا شما
را عزين - حلقه حلقه- مىبينم. و نيز اين معنا را از جابر بن سمره نقل
كرده[2].