responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 33

غروبهاى متوالى ملازم با گذشت زمان است، و گذشت زمان دخالتى تام در تكون انسانها در قرون متوالى، و نيز پيدايش حوادث در روى زمين دارد.

و در جمله انا لقادرون دوباره از غيبت (پروردگار مشارق و مغارب) به متكلم مع الغير التفات شده و وجه آن اين است كه خواسته به عظمت خودش اشاره كند، چون زمينه كلام زمينه به رخ كشيدن قدرتش بود. و نكته ديگر اينكه در چنين زمينه‌اى سخن از ربوبيت مشارق و مغارب گفتن، در حقيقت علت قدرت را ذكر كردن است، تا با اين تعليل بفهماند كسى كه تدبير همه حوادث عالم منتهى به او است، هيچ حادثه‌اى او را به ستوه نمى‌آورد و او را از پديد آوردن حادثى ديگر جلوگير نمى‌شود، چون حوادث، فعل او هستند، پس هيچ خلقى از خلائق او را از اينكه آن خلق را مبدل به خلقى بهتر كند مانع نمى‌تواند بشود، و گر نه خود آن خلق هم شريك او در تدبير عالم مى‌شد، و خداى سبحان واحدى است كه در ربوبيت شريكى ندارد- دقت فرماييد.

و در جمله‌(إِنَّا لَقادِرُونَ عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ) كلمه على متعلق به لقادرون است، و مفعول اول فعل نبدل ضمير حذف شده‌اى است كه به كفار بر مى‌گردد، و به اين منظور حذف شده، و نفرموده نبدلهم كه به خوارى و بى‌مقدارى امر آنان اشاره نموده، بفهماند كه خداى تعالى اعتنايى به كارشان ندارد. و كلمه خيرا مفعول دوم است كه در حقيقت صفتى است كه جاى موصوف خود نشسته، و تقدير كلام انا لقادرون على أن نبدلهم قوما خيرا منهم است، يعنى ما قادريم بر اينكه ايشان را مبدل كنيم به قومى كه بهتر از آنان باشند، و بهتر بودن آنها به اين است كه مردمى با ايمان باشند و به او كفر نورزند، پيرو حق باشند و حق را رد نكنند.

(وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ)- منظور از سبقت غلبه است كه به طور استعاره سبقت خوانده شده، و مسبوق شدن خدا استعاره از اين است كه مخلوق او جلو كار او را بگيرد و نگذارد آنان را مبدل به قومى بهتر كند. و سياق آيه شريفه خالى از تاييد مطالب قبل نيست كه گفتيم مراد از(الَّذِينَ كَفَرُوا) قومى از منافقين است نه مشركين، كه معاند با دين و منكر اصل معادند، وجه اين تاييد اين است كه ظاهر عبارت خيرا منهم يا دلالت دارد و يا حد اقل اشعار دارد بر اينكه در افراد مورد نظر شائبه خيريت هست، كه خدا مى‌خواهد كسانى را به جاى آنان قرار دهد كه از آنان خيريت بيشترى داشته باشند، و در مشركين هيچ شائبه خيريت نيست تا آنان كه به جاى ايشان مى‌آيند بهتر باشند، به خلاف منافقينى كه اين مقدار خيريت دارند كه حفظ ظاهر اسلام را نموده آن را رد نكردند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست