نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 485
جمله قرآن كريم در باره مورچه زمان حضرت سليمان
فرموده است:(قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا
مَساكِنَكُمْ) مورچهاى بانگ زد: اى مورچگان به سوراخهاى خود برويد.[1] و نيز در باره هدهد سليمان ع
مىفرمايد:(فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ
مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ) گفت: من به چيزى دست يافتم كه تو هرگز از آن خبر
ندارى، و من از شهر سبأ خبرى يقينى آوردهام.[2]
و نيز در باره وحيى كه خود خدا به بعضى از جانداران بىزبان كرده مىفرمايد:(وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ
مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ) پروردگارت به
زنبور عسل وحى كرد كه از سوراخ كوهها و سقف خانههايى كه مردم مىسازند و از شكاف
درختان براى خود خانهها بسازيد.[3]
[الفاظ
ديگرى در قرآن كه به معناى قول و كلام نزديك مىباشد]
اين را هم
بايد تذكر داد كه غير از لفظ قول و كلام الفاظ ديگرى در
قرآن هست كه به معناى آن دو نزديك است، از قبيل لفظ وحى ، مانند آيه
زير كه مىفرمايد:(إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ
وَ النَّبِيِّينَ) ما به سويت وحى كرديم آن چنان كه به انبيايى كه قبل از تو
بودند وحى كرديم.[4] يكى ديگر،
لفظ الهام است، كه در اين باره فرموده:(وَ نَفْسٍ
وَ ما سَوَّاها، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها) سوگند به نفس، كه آن
را چه كامل آفريد، و سپس فجور و تقوايش را الهامش كرد.[5]
يكى ديگر لفظ نبا است كه در آن باره فرمود:(قالَ
نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ) گفت:
خداى دانا و
با خبر مرا خبر داد.[6] يكى ديگر
لفظ قص است، كه در آن باره فرموده:(يَقُصُّ
الْحَقَّ) حق را مىسرايد.[7] و معناى
سخن گفتن در همه اين الفاظ يعنى در وحى و الهام و نبا و قصه همان معنايى است كه در
اول بحث گفتيم، و آن اين بود كه حقيقت معناى قول در اين موارد بايد باشد، و اثر