نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 289
فذ را به نامش بيرون آوردند مىدادند و اگر توأم
بيرون مىشد دو سهم، و همچنين و اگر يكى از سه چوبه منيح و سفيح و رغد به نام كسى
در مىآمد، چيزى از آن سهام عايدش نمىشد، با اينكه صاحبان اين سه سهم در دادن پول
شتر شركت داشتند و اين عمل هميشه ميان ده نفر انجام مىشد، و در تعيين اينكه چه
كسى صاحب فذ، و چه كسى صاحب توأم و يا آن هشت چوبه ديگر باشد با قرعه تعيين
مىكردند.
[معناى
اثم و بيان مضرات جسمانى و اخلاقى ميگسارى]
(قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ) كلمه (كبير) با ثاى سه نقطه يعنى كثير نيز
قرائت شده، و كلمه (اثم) از نظر معنا نزديك است به كلمه (ذنب)، و نظاير آن، و آن
عبارت است از حالتى كه در انسان، يا هر چيز ديگر يا در عقل پيدا مىشود كه باعث
كندى انسان از رسيدن به خيرات مىگردد، پس اثم آن گناهى است كه به دنبال خود شقاوت
و محروميت از نعمتهاى ديگرى را مىآورد، و سعادت زندگى را در جهات ديگرى تباه
مىسازد، و دو گناه مورد بحث از همين گناهان است و بدين جهت آن را اثم خوانده.
اما مىگسارى
مضراتى گوناگون دارد، يكى مضرات طبيعى، و يكى اخلاقى، و يكى مضرات عقلى، اما
ضررهاى طبيعى و آثار سوء و جسمى اين عمل اختلالهايى است كه در معده، و روده، و
كبد، و شش، و سلسله اعصاب و شرايين، و قلب، و حواس ظاهرى، چون بينايى و چشايى و
غير آن پديد مىآورد كه پزشكان حاذق قديم و جديد تاليفات بسيارى نوشته و آمارهاى
عجيبى ارائه دادهاند، كه از كثرت مبتلايان به انواع مرضهاى مهلكى خبر مىدهد كه
از اين سم مهلك ناشى مىشود.
و اما مضرات
اخلاقى شراب اين است كه علاوه بر آثار سويى كه گفتيم در درون انسان دارد و علاوه
بر اينكه خلقت ظاهرى انسان را زشت و بىقواره مىكند، انسان را به ناسزاگويى وا
مىدارد، و نيز به ديگران ضرر مىرساند، و مرتكب هر جنايتى و قتلى مىشود، اسرار
خود و ديگران را فاش مىسازد، به نواميس خود و ديگران هتك و تجاوز مىكند، تمامى
قوانين و مقدسات انسانى را كه اساس سعادت زندگى انسانها است باطل و لگدمال مىكند،
و مخصوصا ناموس عفت نسبت به اعراض و نفوس و اموال را مورد تجاوز قرار مىدهد، آرى
كسى كه مست شده و نمىداند چه مىگويد و چه مىكند، هيچ جلوگيرى كه از افسار
گسيختگى مانعش شود ندارد، و كمتر جنايتى است كه در اين دنياى مالامال از جنايات
ديده شود و شراب در آن دخالت نداشته باشد، بلكه مستقيم و يا حد اقل غير مستقيم در
آن دخالت دارد.
و اما ضررهاى
عقليش اين است كه عقل را زايل و تصرفات عقل را نامنظم و مجراى ادراك را در حال
مستى و خمارى تغيير مىدهد، و اين قابل انكار نيست و بدترين گناه و فساد
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 289