responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 280

زمان را هم مى‌بيند، و همانطور كه بر يك فرد از خلق خود حكم مى‌كند، بر تمامى خلق نيز حكم مى‌كند، هيچ كارى او را از كارهايى ديگر باز نمى‌دارد و حفظ زمين و آسمان خسته‌اش نمى‌كند، خدايى است على و عظيم، همو است كه به پيامبرش مى‌فرمايد:(لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ، مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ، وَ بِئْسَ الْمِهادُ)[1].

[غلبه معنويات غير غلبه جسمانيات است‌]

دوم اينكه غلبه معنويات غير غلبه جسمانيات است، چون غلبه جسمانيات اين است كه مسلط بر افعال شود، و آن را منقاد و مطيع قاهر و غالب سازد به اين معنا كه حريت اختيار را سلب نموده، كره و اجبار را گسترش دهد، همانطور كه عادت سلاطين مستبد و غالب همين است، كه بعد از غلبه عده‌اى را مى‌كشند، جمعى را اسير مى‌كنند، و در بقيه به دلخواه خود تحكم و زورگويى روا مى‌دارند از سوى ديگر تجربه و حكم و برهان هم دلالت دارد بر اينكه فشار و كره دوام ندارد، (در مثل مى‌گويند به نيزه مى‌توان تكيه داد اما روى نيزه نمى‌توان نشست)، و سلطه اجانب هيچوقت بر امتهاى زنده استقرار دائمى نيافته، بلكه در گرو چند روزى اندك است.

به خلاف غلبه معنويات كه دلهايى يافت مى‌شود تا در آن منزل گيرد، و افرادى معتقد و مؤمن به آن بار مى‌آورد، و معلوم است كه نه ما فوق ايمان تام درجه‌اى هست، و نه چون احكام آن حصنى است، وقتى ايمان به يكى از امور معنوى در دل پيدا مى‌شود، هر چند كه روزى و برهه‌اى از زمان نگذارند ظهور كند، بالآخره روزى خودنمايى خواهد كرد، و دهرى طولانى حكومت خواهد كرد، و بهمين جهت است كه مى‌بينيم دولت‌هاى بزرگ و جوامع زنده امروز كمال اعتنا را به مساله تبليغ دارند، بيش از آن مقدارى كه به ارتش و سلاحهاى جنگى اعتنا به خرج مى‌دهند، چون مى‌دانند كه سلاح معنوى شديدتر از سلاح ارتش است.

تازه اين در معنويات صورى و موهوماتى است كه مردم در شؤون اجتماعى خود به آن اعتقاد دارند، و امور موهوم هم از حد خيال و وهم تجاوز نمى‌كند، حال ببين غلبه و دوام معنويات حقيقى كه خداى سبحان بدان دعوت مى‌كند (و از نهاد خود بشر سرچشمه مى‌گيرد) چقدر است و چقدر ريشه‌دار است.

پس حق از اين جهت كه حق است چيزى جز باطل و ضلالت در مقابلش قرار ندارد، هم چنان كه قرآن كريم فرموده:(فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ)[2] و معلوم است كه باطل تاب‌


[1] زدوبندى كه كفار در بلاد دارند تو را فريب ندهد، كه زندگيشان متاعى اندك است، و سرانجام جايگاهشان در آتش است، كه بد جايگاهى است. سوره آل عمران آيه 196

[2] بعد از حق چه هست بجز ضلالت. سوره يونس آيه 33

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست