responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 224

بوده و هستند، همه مى‌خواهند به مدينه فاصله و سعيده برسند، چيزى كه هست بعضى به آن نزديك شده‌اند، و بعضى ديگر هنوز دورند.

آرى آن كمال و سعادتى كه ما در اجتماعات، نامبرده مى‌بينيم كمال و سعادت جسمى است، و كمال جسمى كمال انسان نيست، چون انسان در همان جسمانيت خلاصه نمى‌شود، بلكه او مركب است از جسمى و روحى، و مؤلف است از دو جهت ماديت و معنويت، او حياتى در بدن دارد، و حياتى بعد از مفارقت از بدن، آرى او فنا و زوال ندارد، او احتياج به كمال و سعادتى دارد كه در زندگى آخرت خود به آن تكيه داشته باشد، پس اين صحيح نيست كه كمال جسمى او را كه اساسش زندگى طبيعى او است كمال او و سعادت او بخوانى، و حقيقت انسان را منحصر در همين حقيقت بدانى.

پس روشن شد كه اجتماع به حسب تجربه متوجه است به سوى فعليت كمال جسمانيش، نه كمال انسانى، و اگر منظور شما اين است كه انسان به حسب طبيعت به سوى كمال حقيقى و سعادت واقعيش هدايت شده، (نه كمال جسمانى كه اگر تقويت شود، انسانيتش هلاك گشته، آن واقعيت دو گونه‌اش مبدل به يك گونه آنهم حيوانيت شده، و در نتيجه از صراط مستقيم گمراه مى‌گردد) اشتباه كرده‌ايد، براى اينكه چنين كمالى جز با تاييدى از ناحيه مساله نبوت، و جز بوسيله هدايت الهيه حاصل نمى‌شود.

[رابطه هدايت الهيه و دعوت نبويه با هدايت تكوينيه‌]

و اگر بگويى: از دو حال بيرون نيست، يا اين هدايت الهيه و دعوت نبويه كه شما مدعى صحت آن هستيد ارتباطى با هدايت تكوينى دارد و يا ندارد، اگر ارتباط داشته باشد، بايد تاثيرش در اجتماعات بشرى فعليت داشته باشد، همانطور كه هدايت تكوينى انسان و بلكه هر موجود مخلوقى به سوى منافع وجودش امرى است فعلى، و جارى در خلقت و تكوين، پس بايد همه اجتماعات داراى هدايت انبيا باشند، و عينا مانند ساير غرائزى كه در همه افراد بشر جارى است جريان داشته باشد، و اگر ارتباطى با هدايت تكوينى نداشته باشد، كه ديگر معنا ندارد آن را هدايت به سوى كمال حقيقى و اصلاح حقيقى بخوانى، چون اجتماعات بشرى چنين هدايتى را نمى‌پذيرد.

پس ادعاى اينكه تنها مساله نبوت مى‌تواند اختلافات زندگى را برطرف كند، صرف فرضيه‌اى است كه قابل انطباق با حقيقت و واقع نيست.

در پاسخ مى‌گوئيم: اولا هدايت الهيه و دعوت نبويه ارتباط با هدايت تكوينى دارد، و آثارش در تربيت انسانها مشهود و معاين است، بطورى كه كسى نمى‌تواند آن را انكار كند، مگر لجبازى كه سر ناسازگارى داشته باشد، براى اينكه در تمامى اعصار كه اين هدايت در بشر ظاهر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست