responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 223

صورت نمى‌دهند، پس ناگزير بايد بپذيريم كه ما ابناء بشر هرگز از نبوت بى‌نياز نيستيم، چون نبى كسى است كه از ناحيه خدا مؤيد شده، و عقل خود ما نيز نبوتش را تاييد كرده باشد.

بحث اجتماعى [ (در باره نبوت و پاسخ به شبهات و اشكالات)]

حال اگر بگويى: بر فرض اينكه عقل بشر به تنهايى نتواند در فرد فرد بشر، و يا در تك تك اقوام، در همه تقادير عمل كند، و راه بشر را پيش پايش روشن سازد، و ليكن طبيعت سودجوى بشر دائما متمايل به آن جانبى است كه صلاح خود را در آن سو مى‌بيند، اجتماعى هم كه تابع طبيعت است، افراد خود را به همان سو هدايت مى‌كند، پس بالآخره اجتماع انسان هيات صالحه‌اى به خود خواهد گرفت، كه در آن هيات سعادت افراد اجتماع تامين مى‌شود، و اين همان اصل معروف است كه مى‌گويند انسان تابع محيط است، آرى واكنشها و تاثيرهاى متقابل كه جهات متضاد در يكديگر دارند، بالآخره كار اجتماع را به صلاحى مناسب محيط زندگى انسانى مى‌كشاند، و در نتيجه سعادت نوع را در صورتى كه افرادش مجتمع باشند به سوى نوع جلب مى‌كند.

[طبيعت سعادت طلب و سود جوى انسان، او را به سعادت واقعى و كمال حقيقى نمى‌رساند]

شاهد اين معنا اين است كه هم خود مشاهده مى‌كنيم، و هم تاريخ مى‌گويد: كه اجتماعات لا يزال رو به سوى تكامل داشته، و همواره در جستجوى صلاح و بهتر شدن بوده، و به سوى سعادتى كه در ذائقه انسان لذيذ است متوجه است.

بعضى از اجتماعات به اين آرزوى خود رسيده‌اند، مانند جامعه سويس، و بعضى در طريق رسيدن به آنند و هنوز شرايط كمال برايشان فراهم نشده، مانند ساير دولت‌ها كه بعضى نزديك به رسيدنند و بعضى فاصله‌شان زياد است.

در پاسخ مى‌گوئيم: اينكه طبيعت به سوى كمال و سعادت است، چيزى نيست كه كسى بتواند آن را انكار كند چون اجتماعى كه سروكارش منتهى به طبيعت است حالش حال طبيعت است، در اينكه مانند طبيعت متوجه به سوى كمال است، و ليكن آن حقيقتى كه جا دارد مورد دقت قرار گيرد، اين است كه اين تمايل و توجه مستلزم آن نيست كه كمال و سعادت حقيقيش فعليت هم داشته باشد، گفتگوى شما در باره كمال شهوى و غضبى انسان است، كه ما در سابق گفتيم اين كمال در انسان فعليت دارد، آنكه در انسان بالقوه است و همه تكاپوى زندگيش به دنبال آن است، آن سعادت حقيقى است، شاهدش عينا، همان شاهدى است كه خود شما به آن استشهاد كرديد، كه اجتماعات متمدن گذشته و حاضر همه به سوى كمال متوجه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست