نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 288
را كه جايش
در قيامت است در همين دنيا بر سرم مىآورد، آن وقت هيچ مانعى از ناحيه شما
نمىتواند از آن جلوگير شود . پس اينكه بعضى گفتهاند جمله(فَلا تَمْلِكُونَ ...) از قبيل به كار بردن مسبب در جاى سبب است، درست
نيست.
(هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ فِيهِ)- افاضه در حديث
به معناى خوض و فرو رفتن در آن است. و كلمه ما در اين جمله موصوله
است، و ضمير فيه به آن برمىگردد. ممكن هم هست مصدريه باشد، و مرجع
ضمير قرآن باشد. و در صورت موصوله بودن ما معنا چنين مىشود: خداى
سبحان داناتر است به آنچه كه در آن فرو رفتهايد، يعنى در تكذيب قرآن و سحر و
افتراء شمردن آن. و در صورت مصدريه بودن معنا اينطور مىشود: خدا داناتر است به
خوض و فرو رفتن شما در تكذيب قرآن.
(كَفى بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ)- اين جمله
دومين احتجاج و استدلال است بر نفى افتراء به خدا. احتجاج اول جمله(إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً)
بود، كه بيانش در چند سطر قبل گذشت. و معناى احتجاج دوم اين است كه: شهادت دادن
خدا در كلام خودش به اينكه كلام، كلام او است، نه افتراء بر او از جانب من، كافى
است در مفترى نبودن من. و خداى سبحان اين ادعاى مرا تصديق كرده و فرموده:(لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ)[1] و
آياتى ديگر كه در اين معنا است و اما اينكه قرآن كلام خداست، در اثباتش همان آياتى
كه تحدى مىكند (و مىفرمايد: اگر در آسمانى بودن اين كتاب شك داريد، همه دست به
دست هم داده يك سوره مثل آن بياوريد) كافى است.
(وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)- اينكه در ذيل آيه دو اسم از اسماء
كريمه الهى را آورده، به منظور احتجاج عليه لوازمى است كه انكار رسالت متضمن آن
است. گويى فرموده: اينكه شما رسالت مرا انكار نموده، و آن را افتراء به خدا
مىپنداريد، در حقيقت متضمن دو ادعا است، يكى ادعاى اينكه قرآن كلام خدا نيست، و
يكى هم ادعاى اينكه دعوى رسالت من باطل است- كه البته وثنى مذهبان بطور كلى منكر
رسالتند.
[احتجاج
عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر 6 را منكر شدند]
اما
دعوى اول شما، جواب و ردش اين است كه: اولا اگر من آن را به خدا افتراء بسته باشم،
شما نمىتوانيد جلو عذاب خدا را بگيريد و مرا از آن نجات دهيد. و ثانيا شهادت خداى
تعالى بر اينكه قرآن كلام او است، نه كلام من، كافى است.
[1] ليكن خدا شهادت مىدهد به آنچه كه بر تو نازل كرده، چون به
علم خودش نازل كرده است.
سوره نساء، آيه 166.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 288