responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 276

نوميدان را مى‌كنند، مثل اينكه به جمع ذخيره در ايام قحطى مى‌پردازند . ولى به ايشان اشكال شده كه علاوه بر اينكه دليلى بر اين معنا نيست، با اذا ى فجائيه و نوميدى ناگهانى نمى‌سازد.

[وسعت و تنگى معيشت تابع مشيت خدا است ((يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ))]

(أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ) اين آيه خطاى مردم را در مبادرت به خشنودى، و نوميدى بيان مى‌كند، و مى‌فرمايد كه: نبايد در هنگام رسيدن به نعمت بى درنگ خوشحالى كرد، و در مورد از دست رفتن نعمت بى درنگ نوميد شد، براى اينكه رزق در كمى و زيادى تابع مشيت خداست، بر انسان لازم است كه بداند آن رحمتى كه به وى رسيده و همچنين آن ناملايمى كه به او رسيده هر دو با مشيت خدا قابل زوالند، پس نبايد به چيزى كه ايمن از فقدانش نيست خوشحال شود، و از چيزى كه اميد زوالش هست ناراحت و نوميد گردد.

و اما اينكه فرمود: مگر نمى‌بينند كه خدا روزى را براى هر كس بخواهد گسترش مى‌دهد، و مساله روزى دادن را امرى ديدنى معرفى كرد، براى اين است كه بفهماند اين رزقى كه به انسان مى‌رسد، و يا خود آدمى كسب مى‌كند، مولود دست بدست دادن هزاران هزار اسباب و شرايطى است كه آدمى- كه آن را از هنرمندى خود مى‌داند- يكى از آن هزاران هزار است، و همچنين آن سببى كه انسانها دل خود را به آن خوش مى‌كنند، كه من فلان مغازه يا فلان كارخانه و يا فلان پست را دارم، نيز يكى از آن اسباب است، و تمامى اسباب هم سبب بودنشان از خودشان نيست، همه مستند به خداى سبحان است. پس اين خدا است كه يا رزق مى‌دهد و يا نمى‌دهد، و همو است كه رزق را يا زياد مى‌دهد و يا كم مى‌دهد، بر يكى وسعت داده، و بر ديگرى تنگ مى‌گيرد، و بقيه الفاظ آيه روشن است.

(فَآتِ ذَا الْقُرْبى‌ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ ...) كلمه ذى القربى به معناى صاحب قرابت از ارحام است. و كلمه مسكين به معناى كسى است كه از فقير بد حال‌تر باشد، و ابن السبيل به معناى مسافر در راه مانده و حاجتمند است، و اينكه كلمه حق به ضمير ذى القربى اضافه شده، دلالت دارد بر اينكه براى ذى القربى حق ثابتى است، و خطاب در آيه به رسول خدا 6 است، پس ظاهر آيه با قراينى كه در آن هست اين است كه مراد از حق خمس است، و وظيفه دادن آن متوجه به رسول خدا 6 و هر مسلمانى كه مامور به دادن خمس است، مى‌باشد و منظور از كلمه قرابت به هر حال‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 276
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست