responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 578

آن جزاء است و مراد از جمله‌(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها) اين است كه كسى كه عمل نيك كند جزايى دارد بهتر از آن عمل نيك، چون عمل هر چه باشد مقدمه است براى مزد و جزاء، كسى با خود عمل كارى ندارد، هر عملى را انجام مى‌دهد براى نتيجه و اثر آن است، پس غرض و غايت هر عملى از مقدمه بهتر است.

و از ظاهر سياق برمى‌آيد كه مقصود از فزع در جمله‌(وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ ...) فزع بعد از نفخه دوم صور است، نه نفخه اول، در نتيجه آيه شريفه همان معنا را مى‌دهد كه آيه‌(لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ)[1] در مقام آن است.

(وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) كلمه كبت از كب به معناى به رو انداختن كسى است، پس در حقيقت عملى است كه بر شخص واقع مى‌شود، نه بر روى او و اگر نسبت آن را به روى آنان داده، از باب مجاز عقلى است و گر نه اصل آن كبوا على وجوههم- بر رويها افتادند بوده است.

و استفهام در جمله‌(هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) استفهام انكارى است و معنايش اين است كه لا تجزون الا ... ، يعنى جزا داده نمى‌شويد مگر خود آن عملى كه كرده‌ايد، خود آن عمل برايتان مجسم مى‌شود و گريبانتان را مى‌گيرد، پس هيچ ظلمى در جزاء و هيچ جورى در حكم نيست.

اين دو آيه در مقام بيان طبيعت حسنه و سيئه است، طبيعتى كه از نظر جزاء دارند، پس در اين دو آيه حكم كسى بيان شده كه فقط عمل نيك دارد، يا تنها عمل زشت دارد، اما كسى كه هم از آن اعمال دارد، و هم از اين، حكمش در اينجا بطور اجمال فهميده مى‌شود و اما تفصيلش در جاهاى ديگر آمده است.

[من مامور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود]

(إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ) اين آيه تا آخر سوره كه سه آيه است خاتمه سوره است و اين حقيقت را بيان مى‌كند كه دعوت حق بشارت و انذارى است كه در آن حجت بر همه تمام مى‌شود و كار مردم به گردن رسول خدا 6 نيست او تنها مامور است و اما زمام امر دست خداست، به زودى آيات خود را به ايشان نشان خواهد داد و آن را خواهند شناخت و خدا از اعمالشان غافل نيست.


[1] فزع اكبر اندوهناكشان نمى‌كند، و ملائكه به ديدارشان مى‌آيند و مى‌گويند: اين همان روزى است كه وعده‌اش را به شما مى‌دادند. سوره انبياء، آيه 103.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 578
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست