نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 557
ايشان بگو من اميدوارم كه چنين و چنان شود.
و در تفسير ابى السعود آمده كه كلمه عسى و لعل و سوف در
تهديدهاى پادشاهان به منزله حكم جزمى است و اگر حكم قطعى خود را به اين عبارات
تعبير مىكنند، به منظور اظهار وقار سلطنت، و اشعار به اين معناست، كه رمز از
امثال ايشان مانند تصريح از ديگران است و همه وعدههاى خدا و تهديدهايش نيز بر اين
منوال است، و اين گفته ابى السعود وجه خوبى است[1].
و معناى آيه اين است كه: به اين درخواست كنندگان عذاب كه از وقت
رسيدن آن مىپرسند، بگو من اميدوارم كه بعضى از تهديدهاى خدا كه شما در آن عجله
مىكنيد، يعنى عذاب دنيا كه شما را به عذاب آخرت نزديك مىكند و به آن مىرساند به
زودى شما را دنبال كند و همين هم كه تعبير كرد به ردف لكم- دنبالتان
كند باز براى اشاره است به نزديكى آن عذاب.
(وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ
أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ) معناى آيه شريفه از نظر خود
آيه روشن است، ليكن وقوع آن در سياق تهديد و تخويف، اين نكته را افاده مىكند كه:
اگر خداى تعالى عذاب ايشان را تاخير انداخت، با اينكه استحقاق آن را دارند، از اين
جهت است كه او داراى فضل و كرم است و درباره آنان به فضل خود رفتار كرده و ايشان
بايد شكر همين را هم به جاى آرند، اما بجاى نمىآورند، بلكه عجله در آن عذاب را
مىخواهند.
(وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ
ما يُعْلِنُونَ) يعنى تاخير عذاب از ايشان، ناشى از جهل
خداى تعالى نيست، بلكه او از حال ايشان و آنچه كه به كيفر كفر و جحودشان مستحقند
آگاه است، چون او خبر دارد از آنچه كه سينههاى آنان در خود پنهان مىكند و يا
آشكار مىسازد. آن گاه با آيه(وَ ما مِنْ
غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ) همان معنا را تاكيد فرمود.
(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ
أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ
لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ
الْعَلِيمُ) اين آيه شريفه رسول خدا 6 را تسليت و دلگرمى مىدهد و نيز زمينه
را براى بعد كه به زودى از حقانيت دعوتش و تقويت ايمان مؤمنين سخن مىگويد،