نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 500
مفسرين گفتهاند كه: نطق مرغان معجزهاى
براى آن جناب بوده و گر نه خود مرغان هيچ يك زبان و نطق ندارند، حرف صحيحى نيست.
(وَ أُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ)- يعنى خداى تعالى از هر چيزى به ما عطايى داده، و جمله از هر
چيزى هر چند شامل تمامى موجوداتى مىشود كه ممكن است وجودش فرض شود، چون
مفهوم شىء- چيز از عمومىترين مفاهيم است، مخصوصا وقتى كلمه
كل: هر نيز بر سرش در آيد- و ليكن از آنجايى كه مقام آن جناب، مقام حديث به
نعمت بوده، ناچار مقصود از كلمه هر چيز تنها هر چيزى است كه اگر به
آدمى داده شود مىتواند از آن متنعم شود، نه هر چيز، پس قهرا كلمه(كُلِّ شَيْءٍ) در
آيه شريفه مقيد مىشود به نعمتهايى مانند: علم و نبوت و ملك و حكم،- قدرت بر
داورى صحيح- و ساير نعمتهاى مادى و معنوى.
(إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ)- اين شكرى است از سليمان (ع) كه بدون عجب و كبر و غرور، همان حديث
به نعمت قبل را تاكيد مىكند، زيرا همه نعمتها را به خدا نسبت داد، در يك جا
گفت: علمنا (علم منطق طير را به ما دادهاند) يك جا گفت
اوتينا (و از هر چيز به ما دادهاند)، اينجا هم آن دو جمله را تاكيد نموده
مىگويد: همه اينها فضلى است آشكارا از خدا ، هر چند كه بعضى[1] از مفسرين احتمال دادهاند كه:
جمله اخير كلام خدا باشد، نه سخن سليمان، ولى سياق اين احتمال را نمىپذيرد.
[طوايف مخصوص از جن و انس و طير لشكريان سليمان 7
بودهاند]
(وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ
الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ)
كلمه حشر به معناى جمع كردن مردم و فرستادنشان به دنبال كار است، اما
فرستادن به زور و جبر، و كلمه يوزعون از ماده وزع به معناى منع است و
يا به قول بعضى[2] ديگر، به
معناى حبس مىباشد و معناى آيه به طورى كه گفتهاند: اين است كه براى
سليمان لشكرش جمع شد، لشكرها كه از جن و انس و طير بودند و از اينكه متفرق شوند يا
در هم مخلوط گردند جلوگيرى مىشدند، بلكه هر يك در جاى خود نگهدارى مىشدند.
از آيه شريفه بر مىآيد كه گويا سليمان (ع) لشكرهايى از جن و طير
داشته، كه مانند لشكريان انسى او با او حركت مىكردند.
و كلمه حشر و همچنين وصف محشورين به اينكه لشكريان او
بودند و همچنين سياق آيات بعدى، همه دليلند بر اين كه لشكريان آن حضرت طوايف خاصى
از انسانها و از جن و طير، بودهاند، براى اينكه در آيه شريفه فرموده: براى
سليمان جمع آورى شد لشكريانى