responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 343

برسانى. پرسيدم ديگر چه؟ فرمود: اينكه با زن همسايه‌ات زنا كنى. بعد از اين جريان خداى تعالى در تصديق پاسخهاى رسول خدا 6 اين آيه را فرستاد:(وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ)[1].

مؤلف: شايد مراد، تطبيق آيه بر اين مورد باشد نه اينكه بخواهد بگويد شان نزول آيه در خصوص اين مورد است.

و در همان كتاب آمده كه عبد بن حميد از على بن الحسين روايت كرده كه در ذيل آيه‌(يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ) فرموده است: اين تبديل در آخرت است. ولى حسن گفته در دنياست‌[2].

و نيز در همان كتاب است كه احمد و هناد و مسلم و ترمذى و ابن جرير و بيهقى (در اسماء و صفات) از ابو ذر روايت كرده‌اند كه فرمود: رسول خدا 6 فرمودند روز قيامت انسان را مى‌آورند و گفته مى‌شود گناهان كوچكش را بر وى عرضه كنيد، پس گناهان كوچكش نشان داده مى‌شود و اما گناهان بزرگش را از او دور مى‌سازند، آن گاه به او مى‌گويند: تو در فلان روز اين گناه را و در فلان روز اين را و روز ديگر اين را مرتكب نشدى؟! و آن شخص به همه اقرار مى‌كند، در حالى كه در دل ترس آن را دارد كه گناهان بزرگش را بياورند، پس درباره او دستور مى‌رسد در برابر هر گناهى كه كرده حسنه‌اى باو بدهيد[3].

مؤلف: اين حديث يكى از روايات بسيار زياد و مستفيضى است كه هم از طرق شيعه و هم سنى در مساله تبديل سيئات به حسنات از رسول خدا 6 و امام باقر و امام صادق و امام رضا (ع) رسيده است.

و در روضة الواعظين از رسول خدا 6 روايت كرده كه فرمود:

هيچ مردمى به ياد خدا نمى‌نشينند، مگر آنكه يك منادى از آسمان به ايشان ندا مى‌دهد كه برخيزيد كه خداى تعالى گناهانتان را به حسنات مبدل نموده و همه آنها را بيامرزيد[4] و در كافى به سند خود از ابى الصباح از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله‌(لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ) فرمود: مقصود از زور، غنا است‌[5].

مؤلف: و در مجمع گفته: اين روايت از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) نقل‌


[1] الدر المنثور، ج 5، ص 77.

[2] ( 2 و 3) الدر المنثور، ج 5، ص 79.

[3] ( 2 و 3) الدر المنثور، ج 5، ص 79.

[4] روضة الواعظين، ص 391.

[5] كافى، ج 6، ص 431، ح 1.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 343
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست