responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 292

است كه مى‌فرمايد:(كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ)- و خدا داناتر است.

بله، در اين جا اشكالى باقى مى‌ماند و آن اين است كه: اين قسم تعليم، يعنى هر مساله را در موقع رسيدن به مورد حاجت درس دادن، غرض از تعليم را تباه مى‌كند، براى اينكه فاصله زمانى كه ميان دو مساله قرار مى‌گيرد، باعث مى‌شود كه اثر مساله اول از بين برود و آن شوق و ذوقى كه شاگرد را وادار مى‌كرد به حفظ و ضبط آن مساله سرد شود. به خلاف اين كه مطالب متصل و پيوسته به وى القاء شود كه در اين صورت ذهن را براى فهميدن آن آماده‌تر مى‌كند مخصوصا، ضبط كردن كه بدون اتصال مزبور، صورت نمى‌گيرد.

خداى تعالى از اين اشكال پاسخ داده كه:(وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلًا) و معنايش- بطورى كه از سياق بر مى‌آيد- اين است كه: ما اين تعليمات را با اينكه قسمت قسمت، نازل كرديم در عين حال بين دو قسمت آن فاصله زيادى نگذاشتيم، بلكه قسمت‌هاى گوناگون آن را پشت سر هم نازل كرديم تا روابط بين آنها باطل نگشته، آثار اجزاى آن از هم گسسته نشود و در نتيجه غرض از تعليم آن تباه نگردد. علاوه بر اين، در اينجا مطلب ديگرى است و آن اينكه قرآن كريم كتاب بيان و احتجاج است، هم بر موافق احتجاج مى‌كند و هم بر مخالف و پاسخگوى هر مشكلى است كه برايشان پيش بيايد و يا اشكالى كه به روش تشكيك يا اعتراض بر حق و حقيقت بكنند و هر امرى كه براى آنان مشتبه شده باشد، از قبيل معارف و حكم واقعه در ملل و اديان پيشين، همه را برايشان بيان مى‌كند و حقيقت آنچه را كه علماى ايشان تحريف كرده‌اند روشن مى‌سازد هم چنان كه اين معنا از مقايسه و سنجش عقايد بت‌پرستان درباره خدا و ملائكه و قديسين از بشر، با آنچه در قرآن در اين باره آمده و نيز مقايسه بين قرآن و كتب عهدين در اخبار و داستانهاى انبياء و همچنين معارف مربوط به مبدأ و معاد به خوبى روشن مى‌گردد.

و اين نوع از احتجاج و بيان، حقش ادا نمى‌شود مگر به تدريج و به ترتيبى كه براى مردم پيش آمده، و تدريجا از رسول خدا 6 مى‌پرسند و يا شبهه‌هايى كه براى مؤمنين پيش آمده و يا ديگران در برابر مؤمنين به تدريج القاء مى‌كنند و مؤمنين روز به روز از رسول خدا 6 مى‌پرسند.

آيه مورد بحث به همين معنا اشاره نموده مى‌فرمايد:(وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً) كلمه مثل به معناى وصف است و معناى آيه اين است كه: اينان هيچ وصفى خالى از حقيقت درباره تو يا غير تو نمى‌كنند و در اين باره از حق منحرف نمى‌شوند مگر آنكه ما در آن باره آنچه را كه حق است برايت مى‌آوريم و بهترين تفسير از آن مساله را در

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست