نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 273
و اگر چنانچه امر غيبى نيست، بلكه از خصايص
بشر است، پس بايد هر كس متصف به بشريت هست به اين خصيصه برسد، و ما تا كنون در خود
چنين چيزى سراغ نداريم، پس چرا ملائكه بر ما نازل نمىشود، و يا چرا پروردگارمان
را نمىبينيم.
خداى سبحان از شق اول پاسخ داد كه بيانش گذشت، و از شق دوم چنين پاسخ
داده كه به زودى ملائكه را خواهند ديد، ولى نه در اين نشاه بلكه در نشاهاى ديگر،
و اين جواب در معناى آيه(ما نُنَزِّلُ
الْمَلائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ)[1] كه بيانش به زودى مىآيد، مىباشد و در اين آيات اشاره به ما بعد از
مرگ و به روز قيامت است.
[احتجاج ديگر كفار در رد رسالت رسول اللَّه 6: چرا ملائكه بر او نازل نشده، پروردگارمان را نمىبينيم]
(وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا
أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي
أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً) در
مجمع البيان گفته كلمه رجاء به معناى انتظار خيرى است كه احتمال وقوعش
در دل زياد باشد، و به همين معنا است طمع و امل، و كلمه لقاء به معناى
رفتن به سوى چيزى است به طورى كه بين تو و او حائلى نباشد، و كلمه عتو
به معناى گراييدن به سوى زشتترين ظلم است[2].
و مراد از لقاء در آيه مورد بحث، برگشتن به سوى خدا در
روز قيامت است، و اگر آن را لقاء ناميده، بدين جهت است كه آن روز مردم به سوى خدا
بروز مىكنند. به طورى كه حايلى از جهل و يا غفلت در بين نماند، چون در روز قيامت
عظمت الهى همه حجابها را پاره مىكند، هم چنان كه فرمود:(
وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ)-
آن روز ديگر علم پيدا مىكنند كه خدا حقى است مبين .
پس مراد از اينكه فرمود: كسانى كه اميدوار لقاء خدا
نيستند انكار و قبول نداشتن معاد است، و اگر آن را تكذيب قيامت و يا ساعت و
يا امثال آن نخواند، هم چنان كه در آيات قبل خواند، براى اينكه گفتگو از مشاهده
ملائكه و رؤيت پروردگار تعالى و مقدس بود، پس در همين تعبير اشاره است به اينكه
آنچه گفتند، و در خواست نازل كردن ملائكه، و يا رؤيت پروردگار كردند، از اين جهت
بود كه اينها از لقاى خدا مايوسند، و مىپندارند كه چنين چيزى محال است، و بعد از
آنكه فرمود هم ملائكه ممكن است نازل شود و هم خداى تعالى ملاقات
[1] ما ملائكه را جز براى فرستادن عذاب استيصال نمىفرستيم، و
اگر هم به قومى بفرستيم ديگر آنان را مهلت نداده، به كلى منقرضشان مىكنيم. سوره
حجر، آيه 8.