responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 272

روزى كه آسمان با ابر شكافته شود و فرشتگان فراوان نازل شوند (25).

آن روز فرمانروايى خاص خداى رحمان است و براى كافران روزى بسيار دشوار مى‌باشد (26).

روزى كه ستمگر دستهاى خويش بگزد و گويد: اى كاش طريقه پيغمبر را پيش گرفته بودم (27).

واى بر من، كاش فلانى را به دوستى نگرفته بودم (28).

او مرا از قرآن گمراه كرد و شيطان مايه خذلان آدمى است (29).

پيغمبر گويد: پروردگارا قوم من اين قرآن را هذيان و بيهوده پنداشتند (30).

چنين براى هر پيغمبرى از گنه‌كاران دشمنى نهاديم و پروردگارت بس است براى راهبرى و ياورى (31).

بيان آيات‌

اين آيات اعتراض ديگرى را از مشركين بر رسالت رسول حكايت نموده كه خواسته‌اند با آن اعتراض، رسالت وى را رد كنند، و حاصل اعتراضشان اين است كه اگر ممكن باشد كه از جنس بشر بدان جهت كه بشر است شخصى رسول شود، و ملائكه بر او وحى خداى سبحان بياورد، و رسول خدا را ببيند، و با او از راه وحى سخن بگويد، بايد ساير افراد بشر نيز بدان جهت كه بشرند داراى اين خصايص بگردند، پس اگر آنچه او ادعاء مى‌كند حق باشد بايد ما، و يا بعضى از ما نيز مانند او باشيم، آنچه را او مدعى ديدنش است ببينيم، و آنچه او درك مى‌كند ما نيز درك بكنيم.

البته اين اعتراض را از امتهاى سابق آموخته بودند، چون بنا به حكايت قرآن مبتكر آن اقوام خيلى قديمى بودند، كه گفتند:(إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا)[1] كه تقريبش مكرر گذشته.

و اين اعتراض و اعتراض قبليشان كه با جمله‌(ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ) شروع مى‌شد، در حقيقت به منزله يك حجت است، كه خصم را به التزام يكى از دو محذور ناچار مى‌كند، و حاصل بيانش اينكه رسالتى كه اين رسول آن را ادعاء مى‌كند، اگر موهبتى آسمانى، و اتصالى غيبى است كه هيچ بشرى بدان جهت كه بشر است نمى‌تواند به آن نايل آيد، پس حتما بايد ملكى از همان عالم غيب نازل شود، تا با رسول بشرى به كار انذار بپردازد، يا گنجى يا باغى براى او قرار دهد كه از آن امرار معاش كند.


[1] سوره ابراهيم، آيه 10.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست