responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 265

با اينكه خداى سبحان بزرگتر از آن است كه ما با نسبتى باطل، او را تعظيم كنيم، و يا با سرپوش نهادن بر اعمالش، و يا با دروغ و افتراء رعايت احترامش نموده، بعضى از كارهايش را به غير او نسبت دهيم، و با اينكه جميل جز كار جميل نمى‌كند اين چه ادبى است كه پاره‌اى از كارهايش را از او نفى نموده و بگوييم او نكرده، بلكه كفار كرده‌اند؟.

(فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً ...) كلامى است از خداى تعالى كه به مشركين- بعد از بيزارى معبودين از ايشان (مشركين)- القاء مى‌شود، چون كلام معبودين در جمله‌(وَ كانُوا قَوْماً بُوراً) خاتمه يافت.

و معناى آن اين است كه معبودهايتان شما را در آنچه به آنها نسبت مى‌داديد كه آلهه‌اى هستند غير از خدا، و از پرستندگان خود رفع درد و بلا نموده، و آنان را يارى مى‌كنند تكذيب كردند، و بعد از آنكه شما را تكذيب نموده، الوهيت و ولايت را از خود نفى كردند، ديگر شما اى بت‌پرستان چه مى‌توانيد بكنيد و چگونه مى‌توانيد عذاب را از خود دور سازيد؟

چون نه عبادت كردنتان معبودها را، بدردتان مى‌خورد، و نه به وسيله آنها مى‌توانيد خود را يارى كنيد.

و اگر بين بلاگردانى و يارى ترديد انداخت، گويا به اين منظور بوده كه هم تاثير مستقل را از آنها نفى كند، و هم غير مستقل را، چون صرف، استقلال را مى‌رساند، و نصرت، عدم آن را.

البته غير از عاصم ساير قراء از طريق حفص آيه را يستطيعون با ياء قراءت كرده‌اند، و اين قراءت خوبى است، و با مقتضاى سياق سازگارتر است، و بنا بر اين معنايش اين مى‌شود كه معبودهاى شما، شما را در آنچه مى‌گفتيد- كه اينها خدايانند و درد و بلا از شما دور مى‌كنند، و يا حد اقل شما را يارى مى‌كنند- تكذيب كردند، و نتيجه اين تكذيب اين شد كه اين معبودين نه مى‌توانند بلاگردان شما باشند، و نه حد اقل ياريتان كنند.

و اينكه فرموده:(وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً) مراد از ظلم ، مطلق ظلم و معصيت است، هر چند كه مورد آيات سابق خصوص ظلم به معناى شرك است، پس جمله‌(مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ ...) از قبيل وضع قانون عمومى در جاى حكم خاص است، چون اگر منظور از آن، حكم خصوصى بود، حق كلام اين بود كه بفرمايد: و نذيقكم بما ظلمتم عذابا كبيرا براى اينكه همه آنان به ظلم شرك، ظالم بودند.

و نكته آن، اشاره به اين است كه حكم الهى نافذ و جارى است و هيچ كس نيست كه مانع آن باشد يا آن را تاخير بيندازد، گويا فرموده: و چون معبودهايتان شما را تكذيب كنند،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 265
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست