responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 261

نمى‌دارند و نمى‌خواهند، مگر چيزى را كه واقعا دوست داشتنى باشد، و آن چيزى كه واقعا بايد آن را دوست داشت همان چيزى است كه خدا براى آنان دوست بدارد، و آن عبارت است از همان خير و سعادتى كه مستحق آن شده‌اند، و با آن به كمال مى‌رسند، و نه خود و نه ديگران از آن متضرر نمى‌گردند، (دقت فرماييد).

[اينكه اهل بهشت داراى مشيت مطلقند (لهم فيها ما يشاءون) به معناى خواستن عمل زشت و لغو و خارج از اراده و رضايت خداوند نيست‌]

اين را گفتيم تا روشن گردد كه هر چند به حكم آيه مورد بحث اهل بهشت داراى مشيت مطلقند، هر چه بخواهند به ايشان داده مى‌شود، و ليكن در عين حال نمى‌خواهند مگر چيزى را كه مايه رضا و خوشنودى پروردگارشان باشد.

و با اين بيان اشكالى كه به طور كلى به آيات ناطقه به اطلاق مشيت شده- مانند آيه مورد بحث- جواب داده مى‌شود، و آن اشكال اين است كه ممكن است اهل بهشت معصيت و عمل زشت و كار لغو را دوست بدارند، و يا كارى و چيزى را دوست بدارند كه باعث آزار سايرين باشد، و يا بخواهند افراد مخلد در آتش را نجات دهند، و يا بخواهند به مقامات انبياء و مخلصين از اولياء و هر كس كه ما فوق ايشان است برسند.

و جوابش اين شد كه چگونه چنين اطلاقى از اينگونه آيات به دست مى‌آيد با اينكه خود خداى تعالى در خطاب به متقين فرموده:(يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي)[1].

زيرا به حكم اين آيه اهل بهشت به چيزى راضى و علاقمند مى‌شوند كه خدا نيز بدان راضى باشد، آرى، آنان نمى‌خواهند مگر آنچه را كه مايه خوشنودى خداست، پس هيچ وقت اشتهاى معصيت و كار زشت و شنيع، و كار لغو نمى‌كنند،(لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً) و نيز هرگز از چيزى كه مايه ناراحتى ديگران است خوششان نمى‌آيد، و نيز هرگز نمى‌خواهند كه عذاب از اهل جهنم (كه خدا عذاب آنان را خواسته) برداشته شود، و هرگز آرزو نمى‌كنند كه مقام بالاتر از خود را داشته باشند، چون آنچه كه خود دارند خدا برايشان پسنديده، و آنان بدان راضيند، و آنچه خدا دوست مى‌دارد دوست مى‌دارند.

(كانَ عَلى‌ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلًا)- يعنى اين وعده‌اى كه به متقين داده شد، وعده‌اى است بر عهده پروردگارت، و بر حضرتش عز و جل واجب است كه به وعده خود وفا كند، و اگر خدا وفاى به اين وعده را بر خود واجب كرده، به خاطر همان قضايى است كه گفتيم از روز


[1] اى نفس آرامش يافته! به سوى پروردگارت برگرد در حالى كه تو از او راضى و او از تو راضى است، پس در زمره بندگانم درآى و در بهشتم داخل شو. سوره فجر، آيات 27- 30.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست