responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 182

براى اشاره به اين نكته است كه گويا در آن جا كسى انتظار آمدن او را مى‌كشد، و مى‌خواهد كه بيايد، و او خداى سبحان است، و به همين جهت در رديف آن فرمود: (وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ، فَوَفَّاهُ حِسابَهُ‌)- خدا را نزد آن سراب مى‌يابد، خدا هم حسابش را تمام و كامل مى‌دهد .

و نتيجه اين تعبير اين شده كه اين كفار هدفشان از اعمالشان اين است كه به آن غايتى برسند كه فطرت و جبلتشان ايشان را به سوى آن روانه مى‌كند، آرى هر انسانى هر عملى كه مى‌كند به حكم فطرت و جبلت هدفش سعادت است، ولى ايشان را اعمالشان به چنين هدفى نمى‌رساند. و آن آلهه هم كه اينان با پرستش آنها پاداش نيكى مى‌جويند حقيقت ندارند، بلكه آن اله كه اعمال ايشان به او منتهى مى‌شود، و او به اعمال ايشان احاطه داشته و جزا مى‌دهد خداى سبحان است، و بس، و حساب اعمالشان را به ايشان مى‌دهد. و اينكه در آيه فرمود: فوفيه توفيه حساب كنايه از جزاى مطابق عمل است، جزايى كه عمل آن را ايجاب مى‌كند، و رساندن آن به صاحب عمل به آن مقدار كه مستحق آن است.

بنا بر اين در آيه شريفه اعمال تشبيه شده به سراب، و صاحبان اعمال تشبيه شده‌اند به تشنه‌اى كه نزد خود، آب گوارا دارد، ولى از آن روى گردانيده دنبال آب مى‌گردد، هر چه مولايش به او مى‌گويد: آب حقيقى كه اثر آب دارد اين است، بخور تا عطشت رفع شود، و او را نصيحت مى‌كند قبول نمى‌كند و در عوض در پى سراب مى‌رود و نيز رسيدن مرگ و رفتن به لقاء خدا تشبيه شده به رسيدن به سراب، در حالى كه مولايش را هم آنجا مى‌يابد، همان مولا كه او را نصيحت مى‌كرد، و به نوشيدن آب گوارا دعوت مى‌نمود.

پس مردمان كفر پيشه از ياد پروردگارشان غافل شدند، و اعمال صالح را كه رهنماى به سوى نور او است، و ثمره آن سعادت ايشان است، از ياد بردند و پنداشتند كه سعادتشان در نزد غير خدا، و آلهه‌اى است كه به غير خدا مى‌خوانند، و در سايه اعمالى است كه خيال مى‌كردند ايشان را به بت‌ها تقرب مى‌بخشد، و به همين وسيله سعادتمند مى‌گردند، و به خاطر همين پندار غلط سرگرم آن اعمال سرابى شدند، و نهايت قدرت خود را در انجام آن گونه اعمال به كار زده، عمر خود را به پايان رساندند، تا اجلهايشان فرا رسيد، و مشرف به خانه آخرت شدند، آن وقت كه چشم گشودند هيچ اثرى از اعمال خود كه اميد آن آثار را در سر مى‌پروراندند نديدند، و كمترين خبرى از الوهيت آلهه پندارى خود نيافتند، و خدا حسابشان را كف دستشان نهاد، و خدا سريع الحساب است.

(وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ)- اين به خاطر اين است كه احاطه علم او به قليل و كثير، حقير و خطير، دقيق و جليل، متقدم و متاخر به طور مساوى است.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست