نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 18
امت تو آخرين امتند، و نيز ناتوانترين
امتهايند، پروردگار تو نيز هيچ خواستهاى برايش زياد نيست و امت تو طاقت اين همه
نماز را ندارد برگرد و درخواست كن كه قدرى به امت تو تخفيف دهد.
من به سوى پروردگارم برگشتم تا به سدرة المنتهى رسيده در آنجا به
سجده افتادم، و عرض كردم پنجاه نماز بر من و امتم واجب كردى نه من طاقت آن را دارم
و نه امتم پروردگارا قدرى تخفيفم بده، خداى تعالى ده نماز تخفيفم داد، بار ديگر
نزد موسى برگشتم و قصه را گفتم گفت تو و امتت طاقت اين مقدار را هم نداريد، برگرد
به سوى پروردگار، برگشتم ده نماز ديگر از من برداشت، باز نزد موسى آمدم و قصه را
گفتم. گفت باز هم برگرد و در هر بار كه بر مىگشتم تخفيفى مىگرفتم. تا آنكه پنجاه
نماز را به ده نماز رساندم، و نزد موسى بازگشتم، گفت: طاقت اين را هم نداريد، به
درگاه خدا شدم پنج نماز ديگر تخفيف گرفته نزد موسى آمدم، و داستان را گفتم، گفت:
اين هم زياد است طاقتش را نداريد، گفتم: من ديگر از پروردگارم خجالت مىكشم، و
زحمت پنج نماز برايم آسانتر از درخواست تخفيف است، اينجا بود كه گويندهاى ندا در
داد: حال كه بر پنج نماز صبر كردى در برابر همين پنج نماز ثواب پنجاه نماز را
دارى، هر يك نماز به ده نماز و هر كه از امت تو تصميم بگيرد كه به اميد ثواب كار
نيكى بكند اگر آن كار را انجام داد ده برابر ثواب برايش مىنويسم و اگر (به مانعى
برخورد و نكرد بخاطر همان تصميمش) يك ثواب برايش مىنويسم، و هر كه از امتت تصميم
بگيرد كار زشتى انجام دهد، اگر انجام هم داد فقط يك گناه برايش مىنويسم، و اگر
منصرف شد و انجام نداد، هيچ گناهى برايش نمىنويسم.
امام صادق (ع) در اينجا فرمود: خداوند از طرف اين امت به موسى (ع)
جزاى خير بدهد او باعث شد كه تكليف اين امت آسان شود اين است تفسير
آيه:
مؤلف: قريب به مضمون اين روايت، روايات بسيار زيادى از طرق شيعه[2] و سنى[3]
وارد شده است، و اينكه در اين روايت داشت: ( مردى گندمگون در عبارت
عربيش دارد) رجل آدم و آدم به معناى گندمگون است، و كلمه:
طامه به معناى امرى است شديد كه