نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 71
درخت (نيك) مثل زده و
تشبيه كرده است و اين همان معناى اتخذ كلمة طيبة كشجرة ... است.
و اين كه
فرمود: اصلها ثابت معنايش اين است كه: ريشهاش در زمين جاى گرفته و با
عروق خود در زمين پنجه زده است و اينكه فرمود:(وَ فَرْعُها
فِي السَّماءِ) معنايش اين است كه شاخههايى كه متفرع بر اين ريشه هستند،
از قسمت بالا از آن جدا شدهاند، و آسمان در لغت عرب، به معناى هر
بلندى و سايهبان است و جمله(تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ
بِإِذْنِ رَبِّها) يعنى همواره و در هر زمان به اذن خدا ميوهاش را مىچينى،
و نهايت درجه بركت يك درخت اين است كه در تمام دوران سال و تا ابد، در هر لحظه
ميوه بدهد.
[موارد
اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر]
مفسرين در
اين آيه شريفه از چند جهت اختلاف كردهاند:
اول اينكه:
مقصود از كلمه طيبة چيست؟ يكى[1]
گفته: شهادت به وحدانيت خدا است. يكى گفته[2]:
ايمان است. يكى گفته[3]: قرآن
است، يكى[4] ديگر
گفته:
تسبيح و
تنزيه است. يكى[5] گفته:
مطلق ثناى بر خداست. يكى[6] گفته: هر
سخن خيرى است. بعضى[7] گفتهاند:
همه طاعتها است. يكى[8] هم گفته:
مؤمن است.
دوم اينكه:
مقصود از(كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ) چيست؟ يكى گفته[9]، درخت خرما است، كه اين قول بيشتر
مفسرين است، ليكن ديگرى[10] گفته:
درخت جوز هندى است. يكى گفته[11]: هر درختى
است كه ميوه پاكيزه دهد، از قبيل انجير و انگور و انار، و بعضى[12]