responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 357

اجمال و هم بطور تفصيل ايراد شد و حاصل معناى آن اين است كه رسالت و دعوت نبوى از باب اراده تكوينى نيست كه وقتى مى‌گويد: عبادت بتها و تحريم حلالهاى خدايى را ترك كنيد، مشركين مجبور به آن شوند تا اگر مجبور نشدند بگويند: دعوت، دعوت نبوى و آسمانى نيست و اين شخص در ادعايش كه من فرستاده خدايم دروغ مى‌گويد بلكه دعوت نبوى هم مانند ساير دعوتها عادى است. خداوند هم به خاطر آن، اشخاصى را مبعوث مى‌كند تا شما را به عبادت خدا و دورى از طاغوتها دعوت كنند، و حقيقت اين دعوت انذار و تبشير است، دليل بر اين معنى هم آثارى است كه از امتهاى گذشته و انقراض يافته باقى مانده و از نزول عذاب حكايت مى‌كند، پس در پهناى زمين سير كنيد تا ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان چه بوده است و در نتيجه بفهميد كه دعوت انبياء همين دعوت عادى كه انذار و تبشير اساس آن را تشكيل مى‌دهد حق است و رسالت به آن معنايى كه شما پنداشته‌ايد نيست.

(إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ).

بعد از آنكه بيان كرد كه امتهاى گذشته به دو طائفه منقسم بودند يكى از آن دو آنهايى بودند كه ضلالت بر آنان تثبيت شده بود و همانها بودند كه شرك ورزيده و آن حرفهايى را كه نقل كرديم مى‌زدند، مانند مشركينى كه قبل از آنان بودند، اينك در اين آيه مى‌فرمايد كه ثبوت ضلالت در حق آنان ثبوتى است زوال ناپذير و غير قابل تغيير، چون در حقيقت هدايت كننده‌اى جز خدا نيست پس اگر هدايت آنان جائز و ممكن بود خدا هدايتشان مى‌كرد ولى نكرده و نمى‌كند بلكه گمراهشان مى‌سازد و چون گمراهى با هدايت جمع نمى‌شود ديگر اميدى به هدايتشان نيست يارى كننده‌اى هم كه آنان را يارى كند وجود ندارد چون كسى نيست كه بر خدا غلبه كند.

پس در آيه، رسول خدا را تسليت و دلدارى داده و ارشاد مى‌كند به اينكه نسبت به هدايت آنان حرص نورزد و اعلام مى‌دارد كه قلم قضاى الهى در حق آنان ضلالت را نوشته و خدا فعل خود را نقض نمى‌كند، چون نزد او سخنى مبدل نمى‌شود و او نسبت به بندگان، ستمكار نيست.

پس اينكه فرمود(إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ ...)، تقديرش اين است كه: ان تحرص على هداهم لم ينفعهم حرصك شيئا هر چه هم كه بر هدايت آنان حريص شوى، اين حرص تو سودى به حال آنان ندارد، زيرا از آنهايى نيستند كه هدايت برايشان ممكن باشد، چون هدايت، تنها و تنها بدست خداست و خدا هم ايشان را هدايت نمى‌كند بلكه گمراه مى‌كند، نه خدا كار خود را نقض مى‌نمايد و نه ايشان به غير از خدا ياورى دارند كه بر او

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست