responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 383

و در تفسير عياشى از محمد بن فضيل از حضرت رضا (ع) روايت كرده كه فرمود: مقصود شركى است كه به حد كفر نرسيده باشد.[1] و نيز در همين كتاب از مالك بن عطيه از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه شريفه فرموده: مقصود از اين شرك اين است كه كسى بگويد: اگر فلانى نبود من هلاك شده بودم، و اگر فلانى نبود من به فلان منفعت و فلان خير مى‌رسيدم، و اگر فلانى نبود زن و بچه من از دستم رفته بودند، زيرا چنين كسى براى خدا در ملك او شريكى قايل شده كه آن شريك روزيش مى‌دهد، و يا بلا را از او دفع مى‌كند. آن گاه مى‌گويد عرض كردم: حال اگر كسى چنين بگويد: اگر خدا فلانى را نرسانده بود من هلاك مى‌شدم چطور آيا اين هم شرك است؟ فرمود: اين خوبست و اشكالى ندارد[2].

و نيز در همين كتاب از زراره روايت كرده كه گفت: از حضرت ابى جعفر (ع) پرسيدم چه مى‌فرمايى در آيه‌(وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ)؟ فرمود:

يكى از مثالهاى اين شرك اين است كه كسى بگويد: نه بجان تو[3].

مؤلف: مقصود آن حضرت اين است كه كسى بغير خدا قسم بخورد، چون غير خدا را به نحوى تعظيم كرده كه ذاتا لايق و مستحق آن نيست، و اخبار در اين باره زياد است.

[دو روايت در بيان اين كه مراد از:(مَنِ اتَّبَعَنِي) در آيه:(قُلْ هذِهِ سَبِيلِي ...) على 7 است‌]

و در كافى به سند خود از سلام بن مستنير از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه‌(قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي) فرمود: مقصود رسول خدا 6 و امير المؤمنين و اوصياى بعد از آن حضرتند[4].

و نيز در همين كتاب به سند خود از ابى عمرو زبيرى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل همان آيه فرموده: مقصود على است كه اولين پيرو او در ايمان به خدا و تصديق نبوت اوست، و از ميان امتى كه او در آن امت و بسوى آن امت مبعوث شده اولين كسى كه قبل از همه خلق به آنچه او از ناحيه خدا آورده ايمان آورده و هرگز به خدا شرك نورزيده ايمان خود را مشوب و آميخته با ظلم (كه همان شرك باشد) نكرده على است‌[5].

مؤلف: اين دو روايت مؤيد آن بيانى است كه در ذيل آيه گذرانديم، و در معناى آن دو،


[1] تفسير عياشى، ج 2، ص 199 ح 92.

[2] تفسير عياشى، ج 2، ص 200 ح 96.

[3] تفسير عياشى، ج 2، ص 199، ح 90.

[4] اصول كافى، ج 1، ص 425، ح 66، ط بيروت.

[5] اصول كافى، ج 2، ص 40، ح 1.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 383
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست