responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 544

مفرد آورد، (چون كلمه رحمت جنس است و جمع بسته نميشود ولى كلمه (صلاة) رحمت خاص و يا به عبارتى مصداق رحمت است و جمع بسته ميشود).

(وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ) الخ، گويى اين جمله بمنزله نتيجه است براى جمله:(أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ) الخ، و به همين جهت نفرمود: (صلوات من ربهم و رحمة و هداية) و نيز نفرمود: (و اولئك هم المهديون، ايشان تنها كسانيند كه هدايت شده‌اند، بلكه اولا كلمه (اولئك) را مجدد آورد تا از آن جملات قبل جدا شود، و ثانيا به صيغه (مهتدون) آورد تا بقبول هدايت اشاره كرده باشد، چون قبول هدايت فرع هدايت است.

پس تا اينجا روشن شد كه رحمت خدا به ايشان اين است كه ايشان را بسوى خود هدايت كند و صلوات او بر ايشان به منزله مقدمه اين هدايت است و اهتداء ايشان نتيجه هدايت خداست، خدا ايشان را هدايت كرد و ايشان هم هدايت خدا را قبول كردند، پس هر يك از صلاة و رحمت و اهتداء، معنايى جداگانه دارند هر چند كه از نظر ديگر همه مصاديق رحمتند.

بنا بر اين مثل اين گونه مؤمنين بطورى كه آيه شريفه از كرامت خدا نسبت بايشان خبر داده، مثل دوستى است كه او را ببينى دارد بطرف منزلت مى‌آيد و از اين و آن مى‌پرسد منزل فلانى كجا است؟ در همين حال تو با روى خوش و احترام او را ديدار كنى و مستقيم و بدون اينكه ديگر از اين و آن بپرسد و احيانا كوچه‌ها را عوضى رود، به خانه خود بياورى و در بين راه هم اگر محتاج آبى و يا غذايى هست و يا احتياج بهر كس دارد و يا محتاج باين است كه در راه دستش را بگيرى، همه اين احسانها را در باره‌اش مبذول بدارى و از هر مكروه و ناگوار حفظش كنى.

كه همه اين كارها كه در حق او بكنى يك احترام است، چون ميخواهى در اين يك سفر كه به خانه‌ات آمده، باو احترام كرده باشى، ولى در عين حال يك يك عمليات تو اكرام جداگانه هم هست، و راهنماييت، هدايت است، و آن خود عنوانى است غير اكرام و غير مواظبت و در عين اينكه غير اكرام است، اكرام هم هست.

در آيه مورد بحث هم تمامى صلوات و رحمت و اهتداء هم از يك نظر اكرام واحد است و هم از نظرى ديگر مواظبت در بين راه و در خانه، به منزله صلوات و به خانه آوردنش به منزله اهتداء، و از اول تا به آخرش به منزله رحمت است.

و اگر جمله:(وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ) با جمله اسميه آمد، و اشاره (اولئك) كه مخصوص اشاره به دور است در آن بكار رفت و ضمير فصل (هم) بار ديگر تكرار شد و خبر (مهتدون) معرفه و با الف و لام موصول آمد، همه اينها بمنظور تعظيم شان مؤمنين و بزرگداشت ايشان است و خدا داناتر است.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 544
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست