نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 535
اين خود مايه عزم و
عظمت است)،[1]. كه مردم
را دعوت به صبر و بخشايش كرده، چون باعث عزم و عظمت است.
و بالأخره
اگر در امثال آيات بالا مردم را به اخلاق فاضله دعوت كرده و علت آن را فوائد
دنيايى قرار داده، برگشت آن فوائد نيز در حقيقت به ثواب اخروى و در نتيجه خويهاى
مخالف آنها، مايه عقاب آخرتى است.
طريقه دوم
[طريقه انبياء است و آن توجه به فوائد اخروى فضائل است]
طريقه دوم از
تهذيب اخلاق اين است كه آدمى فوائد آخرتى آن را در نظر بگيرد و اين طريقه، طريقه
قرآن است كه ذكرش در قرآن مكرر آمده، مانند آيه: ((إِنَّ اللَّهَ
اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ، وَ أَمْوالَهُمْ، بِأَنَّ لَهُمُ
الْجَنَّةَ)، خدا از مؤمنين جانها و مالهاشان را خريد، در مقابل اينكه بهشت
داشته باشند)،[2].
و آيه: ((إِنَّما
يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ، بِغَيْرِ حِسابٍ)، صابران اجر خود را
به تمام و كمال و بدون حساب خواهند گرفت)،[3].
و آيه: ((إِنَّ
الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ)، بدرستى ستمكاران عذابى دردناك دارند)[4]، و آيه: ((اللَّهُ وَلِيُّ
الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ، وَ الَّذِينَ
كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ، يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى
الظُّلُماتِ)، خداست سرپرست كسانى كه ايمان دارند و همواره از ظلمتها به سوى
نورشان بيرون مىآورد و كسانى كه كافر شدند، سرپرست آنها طاغوتهايند كه همواره از
نور بسوى ظلمتشان بيرون مىآورند)[5] و امثال
اين آيات با فنون مختلف، بسيار است.
آيات ديگرى
هست كه ملحق به اين قسم آياتند، مانند آيه: ((ما أَصابَ مِنْ
مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ، إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ
أَنْ نَبْرَأَها، إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ)، هيچ مصيبتى در زمين
و نه در جانهاى شما نمىرسد، مگر آنكه قبل از آنكه آن را برسانيم، در كتابى نوشته
بوديم و اين براى خدا آسان است)،[6] چون اين آيه
مردم را دعوت مىكند به اينكه از تاسف و خوشحالى دورى كنند، براى اينكه آنچه به
ايشان مىرسد، از پيش قضاءش رانده شده و ممكن نبوده كه نرسد و آنچه هم كه بايشان
نمىرسد، بنا بوده نرسد، و تمامى حوادث مستند به قضاء و قدرى رانده شده است و با
اين حال نه تاسف از نرسيدن چيزى معنا دارد و نه خوشحالى از رسيدنش و اين كار
بيهوده از