نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 46
و دعاى او، آن گاه در
مقابل، راه غير خدا را دور معرفى كرده، و فرمود: ((أُولئِكَ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ)، آنان را از نقطهاى دور صدا مىزنند)[1] كه مىرساند غايت و هدف نهايى كسانى
كه ايمان به خدا ندارند، و مسير و سبيل ايمان را نمىپيمايند، غايتى است دور.
[راه بسوى
خدا دو گونه است: دور و نزديك]
تا اينجا
روشن شد كه راه بسوى خدا دو تا است، يكى دور، و يكى نزديك، راه نزديك راه مؤمنين،
و راه دور راه غير ايشان است، و هر دو راه هم بحكم آيه (6 سوره انشقاق) راه خدا
است.
[تقسيم
ديگرى براى راه بسوى خدا]
مقدمه سوم
اينكه علاوه بر تقسيم قبلى، كه راه خدا را بدو قسم دور و نزديك تقسيم مىكرد،
تقسيم ديگرى است كه يك راه را بسوى بلندى، و راهى ديگر را بسوى پستى منتهى ميداند،
يك جا مىفرمايد: ((إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا
عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ)، كسانى كه آيات ما
را تكذيب كرده، و از پذيرفتن آن استكبار ورزيدند، دربهاى آسمان برويشان باز
نميشود)[2] معلوم
ميشود آنهايى كه چنين نيستند، دربهاى آسمان برويشان باز ميشود، چون اگر هيچكس بسوى
آسمان بالا نميرفت، و دربهاى آسمان را نمىكوبيد، براى درب معنايى نبود.
و در جايى
ديگر مىفرمايد: ((وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى)، كسى كه غضب
من بر او احاطه كند، او بسوى پستى سقوط مىكند)[3]-
چون كلمه (هوى) از مصدر (هوى) است، كه معناى سقوط را ميدهد.
و در جايى
ديگر مىفرمايد: ((وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ، فَقَدْ ضَلَّ
سَواءَ السَّبِيلِ) كسى كه ايمان را با كفر عوض كند، راه را گم كرده)،[4] كه مىرساند دسته سومى هستند كه نه
راهشان بسوى بالا است، و نه بسوى سقوط، بلكه اصلا راه را گم كرده دچار حيرت
شدهاند، آنها كه راهشان بسوى بالا است، كسانى هستند كه ايمان به آيات خدا دارند،
و از عبادت او استكبار نمىكنند، و بعضى ديگر راهشان بسوى پستى منتهى ميشود، و
آنها كسانى هستند كه بايشان غضب شده، و بعضى ديگر اصلا راه را از دست داده و گمراه
شدهاند، و آنان (ضالين) اند، و اى بسا كه آيه مورد بحث باين سه طائفه اشاره كند،
(الذين انعمت عليهم) طائفه اول، و (مغضوب عليهم) طائفه دوم، و (ضالين) طائفه سوم
باشند.
و پر واضح
است كه صراط مستقيم آن دو طريق ديگر، يعنى طريق (مغضوب عليهم)، و طريق (ضالين)
نيست، پس قهرا همان طائفه اول، يعنى مؤمنين خواهد بود كه از آيات خدا استكبار
نمىورزند.