نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 171
اين آيات همان را
بطور تفصيل توضيح ميدهد، كه ابتداء اين تفصيل جمله:(كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ) است، و آخر آن دوازده آيه بعد است.
در اين آيات
حقيقت انسان را، و آنچه را كه خدا در نهاد او بوديعه سپرده، بيان مىكند، ذخائر
كمال، و وسعت دائره وجود او، و آن منازلى كه اين موجود در مسير وجود خود طى
مىكند، يعنى زندگى دنيا، و سپس مرگ، و بعد از آن زندگى برزخ، و سپس مرگ، و بعد
زندگى آخرت، و سپس بازگشت بخدا، و اينكه اين منزل آخرين منزل در سير آدمى است،
خاطر نشان ميسازد.
و در خلال
اين بيان پارهاى از خصائص و مواهب تكوين و تشريع را، كه خداوند تعالى آدميان را
بدان اختصاص داده، بر مىشمارد، و مىفرمايد: انسان مردهاى بى جان بود، خدا او را
زنده كرد، و هم چنان او را مىميراند، و زنده مىكند، تا در آخر بسوى خود باز
گرداند، و آنچه در زمين است براى او آفريده، آسمانها را نيز برايش مسخر كرد، و او
را خليفه و جانشين خود در زمين ساخت، و ملائكه خود را بسجده بر او وادار نمود، و
پدر بزرگ او را در بهشت جاى داده، و درب توبه را برويش بگشود، و با پرستش خود و
هدايتش او را احترام نموده بشان او عنايت فرمود، سياق آيه(كَيْفَ
تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ، وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ؟) همين اعتناى
بشان انسانها را مىرساند، چون سياق، سياق گلايه و امتنان است.
[مراد از
دو مرگ و دو حيات]
*(كَيْفَ
تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً؟) الخ، اين آيه از نظر
سياق نزديك به آيه: ((قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ، وَ
أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ، فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا، فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ
سَبِيلٍ)؟ پروردگارا دو نوبت ما را ميراندى، و دو بار زنده كردى، پس اينك
بگناهان خود اعتراف مىكنيم، پس آيا هيچ راهى بسوى برون شدن هست؟)،[1] ميباشد، و اين از همان آياتى است
كه با آنها بر وجود عالمى ميانه عالم دنيا و عالم قيامت، بنام برزخ، استدلال
ميشود، براى اينكه در اين آيات، دو بار مرگ براى انسانها بيان شده، و اگر يكى از
آن دو همان مرگى باشد كه آدمى را از دنيا بيرون مىكند، چارهاى جز اين نيست كه يك
اماته ديگر را بعد از اين مرگ تصوير كنيم، و آن وقتى است كه يك زندگى ديگر، ميانه
دو مرگ يعنى مردن در دنيا براى بيرون شدن از آن، و مردن براى ورود بآخرت، يك زندگى
ديگر فرض كنيم و آن همان زندگى برزخى است.
و اين
استدلال تمام است، كه بعضى از روايات هم بدان اهميت داده، و اى بسا كسانى كه اين
استدلال را نپذيرفتهاند، و در پاسخ كسى كه پرسيده: پس معناى اين دو آيه (كيف
تكفرون الخ)، و (قالوا ربنا الخ) چيست؟ گفتهاند (از آنجا كه هر دو يك سياق دارند،
و دلالت بر دو مرگ و دو حياة دارند، و آيه اولى ظاهر در اين است كه مراد از موت
اول حال آدمى قبل از نفخ روح در او، و زنده