نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 158
كتابى موجود بود)،[1] و نيز فرموده: ((ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ
اللَّهِ، وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ، يَهْدِ قَلْبَهُ)، هيچ مصيبتى نميرسد، مگر باذن خدا، و هر كس بخدا ايمان آورد،
خدا قلبش را هدايت مىكند)،[2] و نيز
فرموده: ((ما أَصابَكُمْ مِنْ
مُصِيبَةٍ، فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ، وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ)، آنچه مصيبت كه به شما مىرسد، بدست خود شما
بشما مىرسد، و خدا از بسيارى گناهان عفو مىكند)،[3]
و نيز فرموده: ((ما أَصابَكَ مِنْ
حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ، وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ، فَمِنْ نَفْسِكَ)، آنچه خير و خوبى بتو مىرسد از خدا است، و آنچه
بدى بتو مىرسد از خود تو است)،[4] و نيز
فرمود: ((وَ إِنْ تُصِبْهُمْ
حَسَنَةٌ، يَقُولُوا: هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ،
يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ، قُلْ: كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، فَما لِهؤُلاءِ
الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً)؟ اگر پيش آمد خوشى برايشان پيش آيد، ميگويند اين از ناحيه
خدا است، و چون پيش آمد بدى بايشان برسد، ميگويند: اين از شئامت و نحوست تو است،
بگو: همه پيش آمدها از ناحيه خداست، اين مردم را چه مىشود كه هيچ سخنى بخرجشان
نميرود؟)،[5].
وقتى اين
آيات را بر رويهم مورد دقت قرار دهيم، مىفهميم كه مصائب، بديهاى نسبى است، باين
معنا كه انسانى كه برخوردار از نعمتهاى خدا، چون امنيت و سلامت، و صحت، و بينيازى
است، خود را واجد مىبيند، و چون بخاطر حادثهاى آن را از دست ميدهد، آن حادثه و
مصيبت را چيز بدى براى خود تشخيص ميدهد، چون آمدن آن مقارن با رفتن آن نعمت، و فقد
و عدم آن نعمت بود.
اينجاست كه
پاى فقدان و عدم بميان مىآيد، و ما آن را بحادثه و مصيبت نامبرده نسبت ميدهيم، پس
هر نازله و حادثه بد، از خداست، و از اين جهت كه از ناحيه خدا است، بد نيست، بلكه
از اين جهت بد مىشود، كه آمدنش مقارن با رفتن نعمتى از انسان واجد آن نعمت است،
پس هر حادثه بد كه تصور كنى، بديش امرى است عدمى، كه از آن جهت منسوب بخداى تعالى
نيست، هر چند كه از جهتى ديگر منسوب بخدا است، حال يا باذن او و يا بنحوى ديگر.
و در كتاب
قرب الاسناد از بزنطى روايت آمده، كه گفت: بحضرت رضا (ع) عرضه داشتم:
بعضى از
اصحاب ما قائل بجبرند، و بعضى ديگر باستطاعت، شما چه مىفرمايى؟ بمن فرمود:
بنويس:
(خداى تعالى
فرمود: اى پسر آدم! آنچه تو براى خود ميخواهى، و مىپندارى خواستت مستقلا از خودت
است، چنين نيست، بلكه بمشيت من ميخواهى، و واجبات مرا با نيروى من انجام ميدهى، و
بوسيله نعمت من است كه بر نافرمانى من نيرو يافتهاى، اين منم كه تو را شنوا و
بينا و نيرومند كردم،(ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ، وَ ما
أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ) آنچه خير و