responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 157

از جهت دوم است، كه باين دو عنوان متصف ميشوند، مثلا عمل جفت‌گيرى انسانها، چه در نكاح و چه در زنا يك عمل است، و از نظر شكل با يكدگر فرقى ندارند، هر دو عمل داراى ثبوت و تحققند، تنها فرقى كه در آن دو است، اين است كه اگر بصورت نكاح انجام شود، موافق دستور خداست، و چون همين عمل بصورت زنا انجام گيرد، فاقد آن موافقت است، و همچنين قتل نفس حرام، و قتل نفس در قصاص، و نيز زدن يتيم از در ستمگرى، و زدن او از راه تاديب.

پس در تمامى گناهان ميتوان گفت: از اين جهت گناه است كه فاعل آن در انجام آن، جهت صلاحى، و موافقت امرى، و سود اجتماعى در نظر نگرفته، بخلاف آنكه همين افعال را بخاطر آن اغراض آورده باشد.

پس هر چه هست زير سر فاعل است، و خود فعل از نظر اينكه موجودى از موجودات است‌

[خلقت و حسن متلازمند و آنچه عمل را گناه مى‌كند امرى است عدمى‌]

بد نيست، چون بحكم آيه: ((اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ)، خدا آفريدگار هر چيزيست)،[1] مخلوق خداست، چون آن نيز چيزيست موجود، و ثابت، و مخلوق خدا بد نميشود، همچنين كلام امام ع كه فرمود: (هر چيزى كه نام چيز بر آن اطلاق شود، مخلوق است، غير از يك چيز آنهم خداست) تا آخر حديث.[2] كه اگر آن آيه و اين روايت را با آيه: ((الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ‌)، آن خدايى كه خلقت هر چيز را نيكو كرد)،[3] ضميمه كنيم، اين نتيجه را مى‌گيريم: كه نه تنها فعل گناه بلكه هر چيزى هم چنان كه مخلوق است، بدين جهت كه مخلوق است نيكو نيز هست، پس خلقت و حسن با هم متلازمند، و هرگز از هم جدا نميشوند.

در اين ميان خداى سبحان پاره‌اى افعال را زشت و بد دانسته، و فرموده: ((مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‌ إِلَّا مِثْلَها)، هر كس عمل نيك آورد، ده برابر چون آن پاداش دارد، و هر كس عمل زشت مرتكب شود، جز مثل آن كيفر نمى‌بيند)،[4] و بدليل اينكه براى گناهان مجازات قائل شده، مى‌فهميم گناهان مستند بآدمى است، و با در نظر گرفتن اينكه گفتيم:

وجوب و ثبوت افعال، از خدا و مخلوق او است، اين نتيجه بدست مى‌آيد: كه عمل گناه منهاى وجودش كه از خداست، مستند بآدمى است، پس مى‌فهميم كه آنچه يك عمل را گناه مى‌كند، امرى است عدمى، و جزء مخلوق‌هاى خدا نيست، چون گفتيم اگر مخلوق بود حسن و زيبايى داشت.

خداى تعالى نيز فرموده: ((ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها)، هيچ مصيبتى در زمين و نه در خود شما نمى‌رسد، مگر آنكه قبل از قطعى شدن، در


[1]- سوره زمر آيه 62

[2]- اصول كافى ج 1 ص 82 ز 2

[3]- سوره سجده آيه 7

[4]- سوره انعام آيه 160

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست