نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 145
(وَ أَهْلِيهِمْ
يَوْمَ الْقِيامَةِ)، زيانكاران آنهايند
كه در روز قيامت خود و اهل خود را زيان كرده باشند).[1]
با اين حال زنهار كه خيال نكنى اين صفاتى كه خداى سبحان در كتابش براى سعداى از
بندگانش، و يا اشقياء اثبات مىكند، براى مقربين، و مخلصين، و مخبتين، و صالحين، و
مطهرين، و امثال آنان اوصافى و براى ظالمين و فاسقين و خاسرين و غاوين و ضالين و
امثال آنان اوصاف ديگرى ذكر كرده، صرف عبارتپردازى، و اوصافى مبتذل است، كه اگر
چنين فكر كنى قريحه و دركت در فهم كلام خداى تعالى دچار اضطراب گشته، همه را بيك
چوب ميرانى، و آن وقت كلام خدا را هم مانند سخنان ديگران غلطهايى عاميانه و سخنى
ساده بازارى خواهى گرفت.
بلكه آنچه
گفته شد، اوصافى است كه از حقايقى روحى، و مقاماتى معنوى كشف مىكند، كه يا در راه
سعادت آدمى قرار دارند، و يا در راه شقاوت و بدبختيش، و هر يك از آنها مبدء آثارى
مخصوص بخود، و منشا احكامى خاص و معين هستند، هم چنان كه مراتب سن آدمى، و خصوصيات
قواى او، و اوضاع خلقتش، هر يك منشا احكام و آثار مخصوصى است، كه نميتوانيم يكى از
آن آثار را در غير آن سن و سال، از كسى توقع داشته باشيم، و اگر در كلام خداى
تعالى تدبر و امعان نظر كنى، خواهى ديد آنچه ما ادعا كرديم صحيح و درست است.
بحثى
پيرامون مسئله معروف جبر و تفويض
در جمله مورد
بحث فرمود:(وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ)، خدا با قرآن كريم و
مثلهايش گمراه نمىكند مگر فاسقان را)، و بهمين تعبير، خود، بيانگر چگونگى دخالت
خداى تعالى در اعمال بندگان، و نتائج اعمال آنان است، و در اين بحثى كه شروع كرديم
نيز همين هدف دنبال ميشود.
[مالكيت
مطلقه خداوند]
توضيح اينكه
خداى تعالى در آيات بسيارى از كلام مجيدش ملك عالم را از آن خود دانسته، از آن
جمله فرموده: ((لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ)، آنچه در
آسمانها است و آنچه در زمين است ملك خدا است)،[2]
و نيز فرموده) ((لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)، ملك آسمانها و زمين
از آن او است)،[3] و نيز
فرموده: ((لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ)، جنس ملك و حمد از
او است)[4].
و خلاصه خود
را مالك على الاطلاق همه عالم دانسته، نه بطورى كه از بعضى جهات مالك باشد، و از
بعضى ديگر نباشد، آن طور كه ما انسانها مالكيم، چون يك انسان اگر مالك بردهاى، و
يا چيزى ديگر باشد، معناى مالكيتش اين است كه ميتواند در آن تصرف كند، اما نه از
هر جهت، و