responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 16  صفحه : 264

خودشان) از آنها باشد. و آنها اینطور هستند، اشراف و اعیان اینطور هستند که تمام ارزش‌ها را به این مى‌دانند که آنجائى که زندگى مى کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتارى که مردم با آنها مى‌کنند، رفتار عبید با موالى باشد، تمام افکارشان متوجه به این مسائل است. باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم عرض مى‌کنم که نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و اینها وضع روحى شان، به حسب نوع، وضع روحى شان اینطور بود که چون قدرت را، تمام ارزش‌ها را به قدرت مى‌دانستند، تمام ارزش‌ها را به قدرت مالى مى‌دانستند، به قدرت هاى دیگر مى‌دانستند، در مقابل قدرت بالاتر از خودشان خاضع و عبد بودند، در مقابل ضعفائى که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند. این وضع طبیعى این است که یک قشر اشراف و اعیان (به اصطلاح خودشان) و مرفه، به یک کشورى حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این. وقتى حکومت آنطور شد، دیگر نمى‌شود این را کسى خیال کند که قابل این است که این با مردم چه جور باشد، از آن ور با دولت‌خارجى چه جور باشد. مقابل آنها از باب اینکه مى‌دیدند آنها قدرتشان بیشتر است، خاضع بودند. هرجائى که توهم مى‌کردند که به قدرتشان یک قدرت بالاترى یک صدمه‌اى بزند، مقابل او لنگ مى‌انداختند و همه جور تواضعى مى‌کردند براى اینکه آنجا را به دست داشته باشند. به مردم هر چه گذشت، گذشت و هر چه خواستند بکنند با مردم.

این یکى از الطاف بزرگ خدا بود که حکومت جمهورى اسلامى را و متصدیان امور اسلامى را از قشر مرفه و از آن اشراف و اعیان و سلطنه‌ها و ملک و اینها قرار نداد. و این اسباب این شد و مى‌شود که وقتى که بنا شد که یک اشخاصى زندگى شان یک زندگى عادى باشد و ارزش را در این زندگى هم ندانند، ارزش را به ارزش انسانى، ارزش اسلامى بدانند، ارزش اخلاقى بدانند، اگر یک حکومتى ارزش هایش اینطور ارزش باشد که ارزش اسلامى باشد، بخواهد خدمت به نوع خودش بکند، خودش را خدمتگزار بداند، اگر دیدش این باشد، قهراً ملت با اوست و قهراً نمى‌تواند یک قدرت خارجى او را تحت تاثیر قرار بدهد. همیشه قدرت خارجى براى اینکه بر مردم مسلط بشود، این بالاترى‌ها را مى‌ترساند. آنها هم از باب اینکه تمام توجه شان به این بود که در بین ملت قدرتمند باشند، داراى یال و کوپال باشند، آنها را تسلیم مى‌شد براى اینکه به اینها ظلم بکند. این وضع طبیعى اینجور حکومت است. و وضع طبیعى حکومتى که از قشر غیر مرفه است، از خود این مردم درست شده است، وضع طبیعى‌اش این است که با مردم باشد و خدمت بکند و ارزش را، ارزش جاه و مقام نداند.

ارزش مقامات ما، در خدمتگزارى به مردم است

شما مى‌دانید که در جمهورى اسلامى مقامات آن معنى که در سابق داشت از دست داده، نه رئیس جمهورش و نه نخست وزیرش و نه سایر وزرایش اینطور نیست که خیال بکنند، خودشان خیال بکنند که ما یک مقام بالائى، والا مقام هستیم و ما حضرت اشرف هستیم و نمى‌دانم کذا. اینجور نیست. آنها مى‌بینند که ارزششان در بین جامعه، در همه جا این است که خدمت بکنند، خدمتگزار باشند، نه ارزش به



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 16  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست