نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 132
یکوقت هست که ما میخواهیم وظیفه مورخ در این عصر را بیان کنیم و به
همین دلیل مشکلات کارش را توضیح میدهیم که مورخ نباید یک حالت ساده
دلی داشته باشد و خیال کند هر چه که در کتب تاریخ گذشته نوشته شده عین
حقیقت و عین واقعیت است ، وقایعی که در گذشته نوشته شده اساسا
نمیتواند عین حقیقت و واقعیت باشد ، چیزهایی است که از آینه اندیشه
مورخ گذشته و مورخ رنگ خودش را به آن وقایع داده خواه از نظر این که
نوعی تعصب به خرج داده له چیزی و علیه چیزی ، وقایع را تحریف کرده ،
دروغ نوشته ، یا حداقل از راه گزینش ، این خیانت را مرتکب شده ، هیچ
دروغ ننوشته ولی از راستها آنچه را که با هدف او منطبق بوده انتخاب
کرده و آنچه را که با هدف او منطبق نبوده دور ریخته و قهرا شکل قضیه
تغییر کرده است .
مثلا در همین تاریخ اسلام یا تراجم و شرح حال ها ما افرادی داریم که
اینها صددرصد راستگو و صادق هستند ، ولی در عین حال نتیجه آنچه که به ما
ارائه داده اند با آنچه که در واقع و نفس الامر بوده ممکن است از جهاتی
متفاوت باشد آنهایی که در دنیای اسلام تراجم احوال نوشته اند معمولا دو سه
گروه بیشتر نیستند ، یکی محدثین هستند که چون اهل حدیث اهل رجال هم
هستند ، اینها رجال و تراجم و شرح احوال هم نوشته اند ، و دیگر ، عرفا و
دراویش هستند اینها هم علاقه ای داشتند به شرح حال نوشتن زیرا به سلسله
مشایخ معتقد بودند محدثین از آن جهت [ شرح احوال مینوشته اند ] که به
سلسله روات اعتقاد داشتند ، یعنی هر کسی حدیث میکرد ( روایت میکرد )
از استاد خودش ، او از استاد خودش ، تا میرسید به زمان ائمه ، و لهذا
ما یک سلسله کتابها داریم به نام " اجازات " که این کتب حاوی شرح
احوال زیادی است ، و به تبع این اجازات که از مشایخ بوده شرح حال
دیگران را هم مینوشتند عرفا هم به نوعی " اجازات " قائل بودند ، یعنی
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 132