نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 131
" وقایع تاریخی " دانست . وقایع تاریخی یعنی وقایع مؤثر در سلسله
وقایع دیگر تاریخ گفتیم مثلا اینکه فلان خانواده امشب برای شام خودشان نان
و پنیر و سبزی را انتخاب کرده باشند یا فلان آش را ، عدس پلو انتخاب
کرده باشند یا ماش پلو ، این هم خودش یک واقعه ای است اما یک واقعه
تاریخی نیست که در وقایع دیگر مؤثر باشد ، ولی برخی وقایع دیگر مثل همان
وقایعی که خودشان به بینی کلئوپاترا مثال میزنند و ما به " فتق " آقای
بروجردی مثال زدیم مسأله کوچکی است اما مسأله کوچکی است که در وقایعی
بزرگ مؤثر واقع میشود پیرمردی که هیچ قصد ندارد که از بروجرد حرکت کند
و به قم بیاید ناگهان یک پایش را کمی بلندتر حرکت میدهد ، فتقش پاره
میشود ، میآید تهران ، بعد میرود قم و بعد یک مرجعیت بزرگ تأسیس
میشود و خود این مرجعیت بزرگ منشأ وقایعی میشود که در اوضاع ایران اثر
داشته است حال ، آقای بروجردی قبل از آمدن به قم یک شخصیت تاریخی در
ایران نبود ، ملایی بود از ملاهای شهرستانها ، ولی بعد که آمد قم و به
صورت یک مرجع در آمد ، یک شخصیت تاریخی شد اصل حادثه ، حادثه کوچکی
بود ولی منشأ آفرینش حوادث بسیار بزرگ شد .
این است که مورخ باید واقعیات تاریخی را برگزیند یک مورخ میآید [
وقایعی را که تأثیری در وقایع آینده نداشته مینویسد ] ، مثل تاریخ نویسی
ناصرالدین شاه : امروز کجا رفتیم ، ملیجک کمی تب کرده بود ، طبیب
آوردیم ، نبض ملیجک را دید . . .
میبینید اغلب در این سفرنامه ناصر الدین شاه همان شرح حال ملیجک است
اینها چه اثری دارد ؟ ! مورخ باید کوشش کند وقایعی را برگزیند که در
حلقات بعدی و در اوضاع مؤثر بوده است و الا وقایع دیگر مانند اینکه ما
نشستیم با انیس الدوله چنین گفتیم ، چنین خوردیم و چنین خندیدیم ، اینها
تاریخ نیست ، البته گذشته ای هست ولی حلقه تاریخی نیست .
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 131