نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 13
تمام حوادث بزرگ تاریخی و قضایای مهم تاریخی ، وقتی نگاه بکنیم میبینیم
یک امر جزئی [ علت آن بوده است ] ، مثل جنگ بین الملل اول که فلان
حادثه کوچک اتفاق افتاد ، فلان ولیعهد در فلان مملکت کشته شد و آن به یک
قضیه دیگر کشید و آن به یک قضیه دیگر ، و بعد یک جنگ بین المللی درست
شد [1] دیگر نمیشود از قتل آن ولیعهد یک ضابطه کلی درست کرد پس
مسأله تصادف غیر از مسأله علت نداشتن است .
مسأله دیگر مسأله ارزش تاریخ است . این هم باید به دو مسأله تجزیه
شود : یکی مسأله ارزش فی نفسه تاریخ تاریخ به همان معنای سرگذشت جامعه
بشر ، و ارزش تاریخ یعنی ارزش شناخت سرگذشت جامعه بشر مثل اینکه
میگویید " ارزش روانشناسی " ، یکوقت انسان میخواهد بگوید آیا تاریخ
یعنی شناخت واقعی جریان گذشته ارزش دارد یا ارزش ندارد ؟ این یک
مسأله است ، مسأله دیگر مسأله ارزش تاریخ ثبت شده است ، یعنی تاریخ
نگاریها ، این یک مسأله دیگری است که جداگانه باید طرح کرد ، یعنی چقدر
میشود به تاریخهای مکتوب و به آثار تاریخی اعتماد کرد ؟ اینجاست که
نظریه های افراطی و تفریطی وجود دارد ، بعضی صرفا ملا لغتی هستند و همین
قدر که یک کتابی را پیدا کنند و یک نسخه خطی که مثلا در هفتصد سال پیش
نوشته شده ، یا در فلان جا چاپ شده ، این دیگر برایشان وحی منزل است .
یک عده اساسا به کلی تاریخ را بیارزش میدانند از باب اینکه میگویند
: انسان هیچوقت نمیتواند خودش را از تعصبات و جانبداریها و عقده ها و
کینه ها تخلیه کند همه تاریخها را انسانهایی نوشته اند که میخواسته اند
منظور خاص خودشان را در لباس تاریخ بنویسند بعضی از آنها اساسا جعل
میکردند و دروغ میگفتند . اینها افرادی بودند که در
[1] ممکن است اشخاص دیگر که منکرند ، بگویند خیر ، آن ظاهر قضیه و
بهانه بود ، علت چیز دیگری بود .
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 13