responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 12
یعنی نظر هر کس را که شما بشکافید نمی‌خواهد بگوید که حادثه ای خود بخود و بدون علت به وجود آمده است " تصادف " که از قدیم مسأله بخت و اتفاق و تصادف را مطرح می‌کردند [ به معنی علت نداشتن نیست ] در واقع‌ انسان به چیزی می‌گوید " تصادفی " که کلیت ندارد ، یعنی تحت ضابطه و قاعده در نمی‌آید ، مثل همین مثال معروفی که ذکر می‌کنند : انسان اگر چاه‌ بکند و به آب برسد ، این یک امر تصادفی نیست چون دائما و لااقل اکثر ، کندن زمین در یک عمق معین به آب می‌رسد ولی اگر انسان چاه بکند و به گنج‌ برسد این را یک امر تصادفی تلقی می‌کنیم ، می‌گوییم چاه کندیم تصادفا به‌ گنج رسیدیم ، برای اینکه این یک امر کلی نیست ، مخصوص این مورد است ، یعنی مجموعه یک سلسله علل و شرایط خاص ایجاب کرده که در اینجا گنجی‌ باشد ، و یک سلسله علل دیگر ایجاب کرده که شما چاه بکنید و نتیجه این‌ دو این شده که در اینجا به گنج برسید ، ولی چنین رابطه کلی و دائمی‌یی‌ میان کندن چاه و پیدا شدن گنج وجود ندارد ، چون رابطه کلی وجود ندارد پس‌ ضابطه و قاعده ندارد نه اینکه علت ندارد .
پس علت نداشتن یک مطلب است ، کلیت نداشتن مطلب دیگر کسانی که‌ می‌گویند تاریخ را تصادفات به وجود آورده ، یعنی یک سلسله وقایع به وجود آورده که آن وقایع تحت ضابطه کلی در نمی‌آید ، همان مثالهای معروفی که‌ ذکر می‌کنند ، که یک مورخی کتابی نوشته تحت عنوان " بینی کلئوپاترا " [1] که اگر بینی او مثلا یک ذره کوچکتر یا بزرگتر می‌بود سرنوشت عالم‌ جور دیگری بود ، چون بینی او فلان جور بود پس فلان پادشاه عاشق او شد و در نتیجه عشق ایندو به همدیگر حوادثی پیدا شد و اصلا اوضاع دنیا در اثر یکچنین امری تغییر کرد حال این معنایش این است که این یک امری نیست‌ که تحت ضابطه در بیاید ، یک قانونی درست کنیم به نام " قانون بینی‌ کلئوپاترا " ، این ، قانون بردار نیست اشخاصی که قائل به تصادفند می‌گویند


[1] ملکه مصری .

نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 12
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست