نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 125
را از وقایع تاریخی به کلی بریده و گفته اند به هیچ کتاب تاریخی نمیشود
اعتماد کرد چنانکه به این روزنامه ها که وقایع روز ما را مینویسند چقدر
میشود اعتماد کرد ؟ هر قضیه ای که انسان خودش اطلاع داشته باشد و بعد از
اطلاع او در روزنامه آمده باشد و بعد ، از روزنامه بخواند میبیند که بدون
کم و زیاد نیست فقط انسان در مورد قضایایی که اطلاع ندارد کمی به روزنامه
اعتماد میکند ، یعنی اشتباه میکند ، و الا قضایایی که اطلاع دارد ، تا نگاه
میکند میبیند که کم یا زیاد شده است به قولی این روزنامه ها ، مثلا
اطلاعات و کیهان هر دوشان متفقا تقویم ساعت را مینویسند که اذان ظهر چه
ساعتی ، اذان صبح چه ساعتی ، هر دو از دکتر عباس ریاضی کرمانی است (
روزنامه رستاخیز هم دیدم مینویسد ) همان را دو سه جور مینویسند ما که یک
دکتر عباس ریاضی بیشتر نداریم این دکتر عباس ریاضی هم حالا درست
استخراج کرده یا غلط ، حساب دیگری است مسلم تقویم را یک جور به همه
روزنامه ها داده ، ولی یکی مینویسد مثلا اذان صبح ساعت پنج و نوزده دقیقه
، دیگری مینویسد پنج و هفده دقیقه از اینجا میفهمیم که وقایع دیگر اینها
از چه قرار است !
این معنی بیارزشی تاریخ است تازه مورخ ، آن کسی است که وقایع را در
آن زمان نوشته [ و شرایط اجتماعی موجود نیز در انتخاب او مؤثر بوده است
، چنانکه ] آن کسی هم که امروز دارد مینویسد همینطور است این است که
بعضی گفته اند اساسا تاریخ از مقوله علم نیست ، از مقوله هنر است ، چون
علم یعنی کشف وقایع آنچنان که بوده ، و هنر یعنی ساختن یک چیز آنچنانکه
دل خودمان میخواهد ، مثل مجسمه سازی هر مورخی برای خودش یک هنرمند است
، یعنی چیزی را ساخته است آنچنان که دل خودش میخواسته است ، و به
تعبیر فلسفی ، مصنوع یک مورخ ، ماده ای دارد و صورتی مورخهای خیلی امین
در ماده دخل و تصرف نکرده اند ولی در صورت ، دخل و تصرف کرده اند
مورخینی که امین نیستند هم در ماده
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 125